1- با سلام، لطفا در ابتدا خودتون رو به مخاطب های ما معرفی کنید. سلام خدمت شما، زینب هادی مقدم هستم؛ متولد بیستم آبان ماه سال هفتاد و هشت، ساکن کرمان
۲- لطفا آثار خودتون رو برای شناخت بیشتر معرفی کنید.
رمان چاپ شده: ریشه های مخفی از انتشارات حوزه مشق
رمان در حال تایپ: مژدار و ساقدوش
داستان کوتاه تمام شده: راز گل سرخ و غروب خاکریز
۳- ایدههای رمان یا داستان هاتون رو از کجا پیدا میکنید؟
هر پدیدهای میتواند برای نویسنده یک ایده باشد؛ از تصادفی که داخل خیابان اتفاق میافتد، از تصاویری که داخل آلبوم عکس دیده میشود؛ کتابهایی که خوانده میشود و یا حتی فیلم هایی که دیده میشود.
من به شخصه فیلم زیاد میبینم، هر اتفاقی در یک فیلم میتواند جرقه ای باشد؛ صحنه هایی که داخل یک کتاب رقم میخورد در من ایده ایجاد میکند.
۴- کدوم شخصیت از رمانتون رو دوست دارید؟ چرا؟ شخصیت امیر و شهاب در رمان ریشه های مخفی: به علت رفاقت نابی که با یکدیگر دارند، شخصیت تلاشگر و خستگی ناپذیر و عشقی که به خانواده در آنها موج میزند.
شخصیت علی در رمان مژدار: اون نشون میده که عشق واقعی یعنی چی؟! برای رسیدن به این معنی باارزش و متعالی باید جنگید و رسید.
البته هر شخصیتی توسط نویسنده جان میگیرد و برای نویسنده به شدت ارزش دارد، همه شخصیتها در کنار یکدیگر به شخصیت دیگر پر و بال میدهند بنابراین دقیق نمیتوان گفت، کدام شخصیت چقدر اعتبار دارد؛ اما نظر دلی من همان بود که گفتم.
۵- نوشتن رو از کی شروع کردید؟ فکر میکردید یک روز به اینجا برسید؟ من نوشتن رو از وقتی که راهنمایی بودم شروع کردم، اون زمان یه داستان کوتاه نوشتم و برای مدرسه ارسال کردم، داستان کوتاه برای آموزش و پرورش ارسال شد و همین موضوع باعث شد اون زمان خواندن رمان های جدید رو شروع کنم.
اما به طور جدی، نوشتن رو از سال ۱۴۰۰ شروع کردم.
۶- نویسنده و کتاب مورد علاقه تون کی و چی هستن؟ اینقدر کتاب خوب و نویسنده عالی داریم که نمیتوان گفت چه کتابی واقعا مورد علاقه ام هست؛ من با خواندن هر اثر جذاب کلی ذوق میکنم و حتی اثر اون نویسنده رو داخل پیجم معرفی میکنم؛ کاری ندارم نویسنده قدمت چند ساله در نوشتن دارد، بالاخره هر کسی باید یه روزی دیده شود.
۷- نویسندگی الویت چند شماست؟ دوم
۸- کدوم ژانر رو برای نوشتن ترجیح میدید؟ چرا؟
تراژدی، اجتماعی
یه حرف جالب از خانم ترانه علیدوستی (بازیگر) و این اواخر از سعید روستایی (کارگردان) شنیدم؛ زندگی ها تلخه که فیلمها هم تلخ هستند؛ منم به اطراف نگاه میکنم؛ زندگی اجتماعی مردم ما اینقدر تلخ و سخت شده که دوست دارم به مشکلات جامعه بپردازم؛ فکر میکنم اینطور داستان ها مخاطب بیشتری هم جذب میکند
۹- پیشنهادتون برای نویسندههایی که تازه تصمیم به نوشتن گرفتن، چی هست؟
من نمیتونم پیشنهاد خاصی بدهم، هر کسی راه خودش را دارد و مسیر خود؛ تنها چیزی که هست این است که هر مسیری با تلاش مستمر و تمرین به مقصد میرسد؛ حتی نویسندگی...
۱۰- چه طور فهمیدید که اهل نوشتن هستید؟
از بچگی وقت زیادی برای نوشتن میگذاشتم؛ از نوشتن تمرین کلاسی که با عشق و علاقه همراه بود، از پاک نویس کردن داستان های ادبیات داخل دفترم؛ از خوشحالی برای زنگ انشا، از تمرین های مداوم برای امتحان انشا و بالاخره نوشتن متن های کوتاه و دلنوشته هایی که صرفا برای دل خودم مینوشتم.
۱۱- نویسندگان و شاعران قاعدتا دفترچه یادداشت همیشه به همراه دارند، (دفترچه مجازی) شما چطور؟
من دفترچه یادداشت مجازی دارم، اما خیلی کم ازش استفاده میکنم، ایدههام رو داخلش مینویسم
۱۲- نوشته هاتون رو چه مقدار بازنویسی میکنید؟
هر رمان رو حدااقل سه باز بازنویسی میکنم.
رمان اول و دومم را چهار بار بازنویسی کردم؛ اینطور نیست که از اول تغییرات بدهم، جزئیاتی اضافه یا کم میکنم.
۱۳- آیا آثار خودتون رو نقد می کنید؟
بله چرا که، همین باعث بازنویسی میشود.
۱۴- نظرتون درمورد شروع داستان یا رمان چیست؟
از شروع کلیشهای متنفرم، معمولا هر رمانی که شروع میکنم باید برایم مفهوم جدیدی داشته باشد، اگر کلیشه در کار باشد و یا حتی در اواسط رمان به زیبایی از رمان یاد شود، من آن رمان را ادامه نمیدهم.
شروع رمان به شدت در زیبایی اثر تاثیر دارد.
۱۵- نام داستان یا رمان خودتون رو کی و چگونه انتخاب میکنید؟
با توجه به فراخور متن سعی میکنم نام متفاوتی ایجاد کنم که خواننده بخواهد به دنبال علت نام بگردد؛ سعی میکنم از لغاتی استفاده کنم که در زبان دیگر رایج باشد و...
۱۶- آیا در داستان موقعیتی رو تشریح کرده اید که تجربه درستی از آن نداشته باشید؟
بله، رمان مژدار در فضایی رقم میخورد که ما حوادث مربوط به دوران ساواک، کوموله، مردم کردستان و... را شاهدیم؛ در صورتی که من اطلاعات تاریخی اندکی دارم و مجبور بودم برای مژدار فیلم ببینم و از اطلاعات اینترنت استفاده کنم.
برای رمان ریشه های مخفی شخصیت اصلی داستان نجار بود و من در مورد این کار اطلاعی نداشتم، مجبور بودم از تجارب دیگران که در این زمینه مهارت دارند استفاده کنم.
۱۷- چند درصد بالایی از نوشتههایتان بر تجربه شخصی استوار است؟
حدود بیست درصد؛ بعضی وقایع داستان را قبلا تجربه کردم، مشکلات و سختی ها و یا بالعکس...
مثلا تجربه حضور در دانشگاه و...
۱۸- شیوه شما برای تبدیل یک شخصیت واقعی به یک شخصیت داستانی چگونه است؟
من خودم را جای شخصیت میگذارم، هنگام نوشتن حس نمیکنم مینویسم حس میکنم نقش را بازی میکنم.
من برای شخصیت های رمانهایم ساعتها اشک ریختم تا بتوانم آن شخصیت را در آن موقعیت قرار دهم.
وقتی در تنهایی مینویسم، ابتدا دیالوگ ها را بازی میکنم، سپس مینگارم.
۱۹- در حین نوشتن تا چه اندازه مسائل فنی داستان نویسی رو رعایت میکنید؟
همیشه رعایت میکنم؛ فقط نیم فاصله ها به خاطر تایپ داخل گوشی گاهی اوقات درست نمیشن.
۲۰- تا چه اندازه با نوآوری در ادبیات موافق هستید؟
تا حدودی موافقم.
۲۱- به نظر شما چه تفاوتی بین یک نویسنده و یک فرد عادی وجود دارد؟
هیچ تفاوتی وجود ندارد فقط نویسنده همیشه دنیا را از درون مینگرد و برای هر چیزی ایدهای در ذهن دارد.
۲۲- در نوشتن چقدر از روان شناسی کمک میگیرید؟
حدود پنجاه درصد
۲۳- عکس العمل شما نسبت به نقدهای کوبنده آثارشما چیست؟ و چگونه نقدی بوده است؟
ناراحت نمیشوم، اصلاح میکنم؛ بسیار استقبال میکنم؛ معمولا در نقد همیشه جابجایی بین مقدمه و خلاصه صورت میگیرد.
۲۴- معمولا کجا مینویسید؟
گوشی
۲۵- عادتهای خاصی هم برای نوشتن دارید؟
همیشه همراه نوشته هام موسیقی گوش میدم؛ حتما باید عینک بزنم.
۲۶- آیا تا به حال بازخورد جالبی از مخاطبهای کتابتون داشتهاید که برای خودتون پررنگ باشد؟
متأسفانه رمانهام چندان معروف نشدند که مخاطب خاصی داشته باشند، ولی یکی دو تا مخاطب که خواندند از جذابیت متن و خسته نشدن هنگام مطالعه گفتند.
۲۷- الان در حال خواندن چه کتابی هستید؟
عطایایی از آن دنیا اثر سیلویا براون