..
شاید فکر کرده بود تا وقتی که پسر هست چرا برادر زاده؟ چرا خواهر زاده؟
تا وقتی حسین فرزند دارد، چرا فرزند حسن؟ چرا فرزند عباس؟ چرا فرزند زینب؟
و شاید این کلام علی اکبر دلش را آتش زده بود که: پدر جان! خدا پس از تو مرا به قدر چشم به هم زدن نگذارد. پدر جان! دنیای من پس از تو آنی دوام نیاورد، چشم های من جهان را پس از تو نبیند..
بریده کتاب پدر، عشق و پسر
سید مهدی شجاعی
شاید فکر کرده بود تا وقتی که پسر هست چرا برادر زاده؟ چرا خواهر زاده؟
تا وقتی حسین فرزند دارد، چرا فرزند حسن؟ چرا فرزند عباس؟ چرا فرزند زینب؟
و شاید این کلام علی اکبر دلش را آتش زده بود که: پدر جان! خدا پس از تو مرا به قدر چشم به هم زدن نگذارد. پدر جان! دنیای من پس از تو آنی دوام نیاورد، چشم های من جهان را پس از تو نبیند..
بریده کتاب پدر، عشق و پسر
سید مهدی شجاعی