مجموعه شعر خاموشی در اتاق خودم | به قلم سینا صیقلی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع (SINA)
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
۱۹. پنجره‌ی انتهای راهرو

راهروی بلند و خاموش،
مثل فیلمی سیاه‌وسفید
کش می‌آمد تا جایی که
یک پنجره‌ی تنها
انتهایش نفس می‌کشید.

نور سرد صبح
از شیشه‌های لکه‌دار می‌گذشت،
روی کفِ سنگی می‌لغزید
و به دیوارهای نمور
رنگی از خاطره می‌پاشید،
مثل دستی که
بی‌دعوت روی شانه‌ات بنشیند.

هر بار که از آنجا رد می‌شدم،
صدای قدم‌هایم،
چند قدم عقب‌تر تکرار می‌شد
انگار کسی
از پشت، آهسته همراهم می‌آمد.

پشت شیشه،
مه نشسته بود
و در مه، سایه‌ای محو
که نگاه می‌کرد...
نه به من،
که به سایه‌ای
که پیش از من رسیده بود.
 
۲۰. آزمایش

روی میز،
لیوانی از آب آرام گرفته بود،
آن‌قدر شفاف
که می‌شد خیال کرد
بی‌خطر است.

قطره‌چکان،
آرام و بی‌صدا،
سمی بی‌رنگ را
به دل بی‌خبرش چکاند.

حباب‌های ریز
مثل اعتراف‌های ناخواسته
به سطح آمدند،
و سکوت آزمایشگاه
بوی هشدار گرفت.

فهمیدم
خطر،
گاهی آن‌قدر آرام
می‌آید
که حتی فرصت نمی‌کنی
تشخیصش بدهی.
 
عقب
بالا پایین