همگانی چالش " حافظه‌ی خیالی "

یمنایمنا عضو تأیید شده است.

مدیر تالار گالری زندگی
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,017
پسندها
پسندها
4,010
امتیازها
امتیازها
328
سکه
671
" هو المحبوب "


[ خاطره‌ای که هیچوقت نبوده ولی انگار یک جایی در ذهنمان زندگی کرده...]


🔹🔸🔷🔸🔹

سلام خدمت شما کاربران انجمن کافه نویسندگان
اینجا هستیم با یک چالش جدید!
این طور که، شما عزیزان می‌تونید در این تاپیک خاطره‌های خیالی بندیسید. بله خاطره‌های خیالی!
خاطره‌هایی که کاملا تخیلی هستن ولی باید طوری گفته بشن که واقعی به نظر برسه!

خاطره‌هایی که می‌تونن احساسی و دقیق باشن، یه روایت از آینده باشن، یا بخش کوچکی از خیال‌های غیر واقعی شما..‌

طوری بنویسید که انگار واقعا اتفاق افتاده( میتونید از جزئیاتی مثل رنگ‌ها، صدا، احساسات، لباس و... استفاده کنید) و نیازی نیست حتما پایان منطقی‌ای داشته باشه
پ.ن: یک حس یا لحظه‌‌ای از شما هم کافیه

و در پایان، چند موضوع رو برای خیال پردازی بیشتر شما مثال می‌زنم:
● پیاده‌ روی با خاطره‌ی کسی که دیگه در کنارم نیست
● وقتی که دنیا برای ۳ ثانیه متوقف شد
● دیدار با خودم در ۸۰ سالگی در ایستگاه قطار
● اون تابستونی که با یک دوست صحبت کردم
● اولین باری که عشق را در یک کتاب قدیمی لم*س کردم
● غروب همیشگی کوچه شماره ۹
● اون کافه‌ای که فقط توی خواب‌هام بازه
● صبحی که آدم‌ها تصمیم گرفتن مهربان باشن
● گفت و گو با ناصرالدین شاه درباره عکاسی


《 لطفا اسپم ندید 》

[ مدیریت تالار گالری زندگی ]

 
نسیم از انتهای اقیانوس موهای ل*خت و بلند و خرمایی‌ام را به پرواز درآورده است. صدای منفجرکننده آهنگ کشتی کروز همه را به وحد آورده ولی من اینجا ایستاده‌ام. نوک کشتی و در حال پرواز با باد
 
عقب
بالا پایین