به کافه نویسندگان خوش آمدید

با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید

شعر اشعار خوزه آنخل بالنته | شاعر اسپانیایی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع (SINA)
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

(SINA)

مدیر آزمایشی تالار شعرکده+تدوینگر آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
مـدرس
ویراستار
مشاور
کپیـست
رمان‌خـور
نویسنده نوقلـم
مقام‌دار آزمایشی
پرسنل کافه‌نـادری
تاریخ ثبت‌نام
9/25/24
نوشته‌ها
1,009
پسندها
5,530
امتیازها
438
سکه
4,038
کنارم بودی،
نزدیک‌تر به من
از همه حس‌هایم.
سخنِ عشق از درون‌ات بود،
نورانی.
کلماتِ نابِ عشق به زبان نمی‌آیند.
سرت به جانبِ من بود
آرام،
آن موهای بلندت
و کمرِ شاداب‌ات.
از قلبِ عشق سخن می‌رانی،
نورانی،
در بعدازظهرِ خاکستری یک روز.
جوانی و کلمات‌ام
چیزی جز خاطره‌ی صدای‌ات
و تن‌ات نیست،
و این تصویر زنده‌ام می‌دارد.
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
سایه‌ها از درونم سر بر می‌کشند.
شب برافراشته می‌شود،
آرام آرام.
خورشیدی تاریک،
تشعشعش فروکاسته می‌شود.
و دَوَران، ما را به خود می‌خوانَد،
ورای زمان.
با من بگو،
آنگاه که بر کرانه‌ی آب ها نشسته‌ام،

نظاره‌گرِ سایه‌هایی که به سراغم می‌آیند،
با من بگو،
آیا خاطراتِ محو ناشدنی‌ات نیز از بین خواهند رفت؟
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
  • نویسنده موضوع
  • #4
  • نویسنده موضوع
  • #5
  • نویسنده موضوع
  • #6
  • نویسنده موضوع
  • #7
  • نویسنده موضوع
  • #8
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 5)
بالا