نقد و بررسی نقد دلنوشته‌ی هزار سال بعد از من | منتقد: Emily

GemmaGemma عضو تأیید شده است.

مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
منتقد
منتقد ادبی
ناظر ارشد آثار
داور آکادمی
نویسنده نوقلـم
نوشته‌ها
نوشته‌ها
544
پسندها
پسندها
3,820
امتیازها
امتیازها
258
سکه
1,931
4ad722_25aa2b11-25IMG-20250611-130617-554.jpg
با سلام و عرض خسته نباشید.
نویسنده عزیز @حسام فیضی اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی دلنوشته و حس‌انگیزی نقد گردیده است.
منتقد اثر شما: @Emily
اثر شما:
دل‌نوشته هزار سال بعد از من

● لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

● این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

● اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ درخواست نقدی از جانب شما پذیرفته نخواهد شد.

نکته‌ی مهم:
از شما نویسنده‌ی گرامی تقاضا می‌شود پس از دریافت نقد، دیدگاه خود را نسبت به آن در همین تاپیک ثبت فرمایید. آیا نقد ارائه‌شده برایتان مفید و راه‌گشا بوده؟ با کدام بخش‌ها هم‌داستانید و در کدام موارد، نظری دیگر دارید؟ اگر پاسخی یا دفاعیه‌ای نسبت به دیدگاه منتقد دارید، بی‌تردید بیانش کنید.
بازخورد شما نه‌تنها به غنای فرآیند نقد کمک می‌کند، بلکه در انتخاب «منتقد برتر ماه» نیز نقشی تعیین‌کننده دارد. پس به واکنشی ساده بسنده نکنید و نظر خود را با ما در میان بگذارید.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد


به امید موفقیت روز افزون شما
|مدیریت تالار نقد
 
عنوان دلنوشته:
عنوان در عین سادگی، دلنشین است و ارتباط خوبی با مقدمه‌ی دلنوشته، به ویژه جمله‌ی "شاید هزار سال بعد از من
کسی بخونه‌شون و بگه:
لعنتی...انگار منم یه زمانی همین بودم." ارتباط برقرار کرده و همچنین ارتباط خوبی هم با پایان دلنوشته دارد.(نه دنبال همدردم، نه قضاوت.
فقط خواستم یه‌جا ثبت بشن
تا اگه هزار سال بعد از من،
کسی خوندشون، بدونه یه روزی یه آدمی…
همین‌جوری نفس کشید.)
مقدمه:
مقدمه در عین سادگی، با جملاتی مانند:
"یه روزایی هست که فقط می‌نویسی،
نه برای دیده شدن، نه برای دل کسی.
فقط می‌نویسی که خفه‌ نشی..."
می‌تواند با خواننده ارتباط خوبی برقرار کند.
ژانر:
نویسنده برای اثر دو ژانر انتخاب کرده: درام روان‌شناختی و رازآلود اجتماعی. ژانر "درام روانشناختی" به خوبی در تار و پود اثر ساری و جاریست؛ ولی ژانر اجتماعی چندان به چشم نمی‌خورد؛ زیرا دلنوشته بر درونیات فرد متمرکز است و نه مسائل جامعه.
لحن:
لحن اثر، محاوره‌ای، ساده و صمیمیست و در تمام طول اثر ثابت می‌ماند که این یک نقطه‌قوت بزرگ است.
آرایه‌های ادبی:
با توجه به لحن محاوره‌ای اثر، کمیت آرایه‌های ادبی بسیار معقول‌ است. از نظر کیفیت نیز در سطح مطلوبی قرار دارد و این در جملاتی مانند:
اون زخما بسته نمی‌شن، فقط دردشون آشنا می‌شه.
مشخص است. استفاده‌هایی متناسب با فضای کلی اثر و همچنین کاملا به‌جا.
ساختمان جملات و انسجام:
در این قسمت، عملکرد نویسنده بی‌عیب و نقص است. جملات طبیعی‌ هستند؛ اما نوشته ماهیت خودش را حفظ کرده و به طرز افراطی شبیه به صحبت‌های روزمره نشده.
ایرادات نگارشی:
تنها ایراد نگارشی اثر، استفاده‌ی نا به جا از اینتر است. برای مثال، در این قسمت:
بزرگ شدن یعنی اینکه کم‌کم بفهمی
بعضی چیزا هیچ‌وقت حل نمی‌شن.
فقط یاد می‌گیری کنارشون زندگی کنی.

بهتر بود این سه خط در یک پاراگراف جا می‌گرفتند.
سخن منتقد:
دلنوشته "هزار سال بعد از من" دلنوشته‌ای صمیمی، شیوا و خلاقانه است که با رعایت نکاتی ریز در پاراگراف‌بندی و ژانر، می‌تواند به سطح عالی برسد.
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 7)
عقب
بالا پایین