این زنان و درمانگران فمینیست، نقشی کلیدی در گسترش تعریف PTSD ایفا کردند؛ آن را از میدان جنگ به اتاقخواب، از بازداشتگاه به خانه، و از سرباز به کودک تعمیم دادند.
برای نخستین بار، خشونت علیه زنان و کودکان، نه بهعنوان «درام خانوادگی» یا «رویدادی خصوصی»، بلکه بهعنوان تجربهای تروماتیک با پیامدهای روانشناختی واقعی شناخته شد.
در عین حال، این تحول هم با مقاومتهایی مواجه شد. بسیاری از روانپزشکان سنتی و حتی برخی از فعالان ضدجنگ، تمایلی نداشتند PTSD را به تجربههای غیرنظامی گسترش دهند گویی درد زنان، از جنس دیگری است.