مشاوره مشاوره نویسندگی - ayda8845

حسین یحیائی

مدیر آزمایشی تالار مشاوره +گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
منتقد
منتقد ادبی
ژورنالیست
رمان‌خـور
مقام‌دار آزمایشی
نویسنده نوقلـم
نوشته‌ها
نوشته‌ها
325
پسندها
پسندها
1,910
امتیازها
امتیازها
183
سکه
1,287




«چند تا مغز بهتر کار می‌کنه؛ حتی اگر نویسنده باشی!

نویسنده‌ی عزیز، تاپیک مشاوره‌ی شما بنا بر درخواستتون تشکیل شده. لطفاً با مشاور نهایت همکاری رو داشته باشید.

در صورتی که با مشاور همکاری نکنید و شاهد گزارش مشاور باشیم، رمان شما تا زمان ارتقا قفل میشه.


علت درخواست: مشاوره نویسندگی


موضوع مشاوره: مشاوره شخصی


درخواست کننده: @ayda8845


مشاور: @مینِرامینِرا عضو تأیید شده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مشاور داستان گفتن ک بیام برای مشاور
 
رمانِ: ببعی مو طلایی
ژانر: طنز، عاشقانه
به قلمِ: آیدا آرشام

خلاصه :
یه دختر داریم صاحب یه رستوران هست که یه دنگش برای یه پسره که چهار ساله که سر نزده به رستوران، حالا خودتون بگید چی می‌شه سرنوشت‌شون؟!پارت یک

  • مامان من دارم می‌رم رستوران.
  • مادر فقط زود بیا خونه، قراره بریم شمال خونه پدربزرگت، این ها.
  • مادرِ من، نمی‌تونم بیام اونجا که، من درگیر رستوران هستم.

  • می دونم مادر برو خدا بزرگه، یه هفته بری شمال بیای که چیزی عوض نمی‌شه.
  • چی بگم... باشه مادر.

بعداز اینکه با مامان صحبت کردم آماده شدم، رفتم تو پارکینگ تا سوار دویست و هفت نقره‌ایی رنگم شم.
 
عقب
بالا پایین