تگ انحصاری تگ انحصاری | رمان خاک‌ریز شیشه‌ای

[zhinazhina عضو تأیید شده است.]

به نام حق.


عنوان: خاک‌ریز شیشه‌ای
نویسنده: @جیــــــلان
بررسی شده توسط: تیم تعیین سطح انجمن

لینک اثر ​

 

[zhinazhina عضو تأیید شده است.]

نویسنده عزیز به دلیل کم بودن امتیازات هیچ تگی به اثر شما تعلق نگرفت.
لطفا بعد از رفع نواقص مجدد درخواست بدید.​

نقاط قوت اثر​

قلم نویسنده روان و قابل دنبال‌کردنه و متن خسته‌کننده نیست.
زاویه دید اول‌شخص به‌خوبی حفظ شده و احساسات پریزاد قابل لمس‌اند.
مونولوگ‌های درونی با دیالوگ‌ها تناسب دارن و ذهنیت شخصیت‌ها قبل از حرف زدن مشخص می‌شه.
فضای خانوادگی سنتی، فشار اجتماعی و حس گناه و پشیمونی به‌طور کلی منتقل می‌شه.
پیام داستان مشخصه: تصمیم‌های اشتباه، هزینه دارن و جبران همیشه ساده نیست.
شروع داستان مستقیم و بدون مقدمه‌چینی اضافیه و سریع وارد بحران می‌شه.
برخی لحظات (به‌خصوص تعامل با پدربزرگ و مادربزرگ) حس واقعی و زنده دارن.
ایده‌ی کلی رمان قابل قبوله و ظرفیت گسترش و پرداخت قوی‌تر رو داره.
​

---

​

نقاط ضعف اثر​

توصیف فضاها کم و خرد شده؛ محیط‌هایی مثل حیاط، خانه و کارگاه می‌تونستن جزئیات بیشتری داشته باشن تا تصویرسازی قوی‌تر بشه.
توصیف چهره‌ها سطحیه و بیشتر به شخصیت‌های اصلی محدود شده؛ شخصیت‌های گذرا تقریباً بی‌چهره‌اند.
توصیف رفتارها کافی نیست و بعضی کنش‌ها گفته می‌شن، نه نشان داده.
شخصیت‌پردازی اغلب مبهمه؛ روابط بین شخصیت‌ها (به‌خصوص پریزاد و صدرا) شفاف و عمیق درنیومده.
انگیزه و احساسات شخصیت صدرا نامشخصه و نقش احساسی‌اش گنگ باقی مونده.
تعدد شخصیت‌ها بدون پرداخت کافی باعث سردرگمی خواننده می‌شه.
پیرنگ ضعیفه و داستان اوج مشخص، نقطه‌ی محرک پررنگ یا تعلیق جدی نداره.
ریتم داستان در بعضی بخش‌ها کش‌دار شده و پیشرفت روایی ملموس نیست.
برخی اطلاعات مهم (مثل گذشته‌ی پدر پریزاد) مطرح می‌شن ولی رها می‌شن.
پرورش ایده کلیشه‌ای به نظر میاد، نه خود ایده.
تم داستان ثبات نداره و نوسانش گاهی باعث ناهماهنگی می‌شه.
دیالوگ‌ها ساده‌ان و می‌تونن شخصیت‌دارتر و چندلایه‌تر باشن.
بعضی واکنش‌ها بهتر بود در روایت نشان داده بشن نه در دیالوگ گفته بشن.
شروع تند داستان فرصت هم‌ذات‌پنداری تدریجی رو از خواننده می‌گیره.​