محفل ادبی [ راز کـلمات ]

[الـــهـــام]

واژه‌ی فرانسوی mélomanie : ملومینیا
یعنی عشق بیش از حد و غیر طبیعی و توجه عمیق به موسیقی و ملودی.

 

[الـــهـــام]

تناسخ : خارج شدن روح از یک کالبد و داخل شدن آن به کالبد دیگر؛ «سپردن روح خود به یک شخص دیگر»

 

[الـــهـــام]

"sillage, سیلاژ"
کلمه فرانسوی به معنی عطری که از یک نفر به جا میمونه.
قشنگه:")

 

[نارسیســآ]

واژه ای در زبان روسی وجود داره به اسم разлюбить و تلفظ راژل‌جوبیت به معنی:
از دست دادن احساست برای کسی که زمانی دوستش داشتی اما دیگه احساس عاشقانه‌ای
بهش نداری‌…

 

[نارسیســآ]

یه کلمه‌ای هست برگرفته از افسانه‌های قدیمی یونانی، به نام «Nepenthe»:
-به معنی کسی یا چیزی که باعث بشه غم یا رنج رو فراموش کنی…

 

[نارسیســآ]

ميگن ترک‌ها يه كلمه ای دارن به اسم "پارچالانديم"
يعنی هزار تكه شدم…
رفتن بی خداحافظی چقدر شبيه اين كلمه ست :‌‌‌‌)‌‌‌

 

[نارسیســآ]

تو فرانسوی به جای اينكه بگن من دلتنگ توام،
ميگن: "Te me manques" ؛
يعنی تو از من گُم شدی...

قشنگتر از اين هم ميشه؟:‌‌‌‌)?

 

[نهنــگنهنــگ عضو تأیید شده است.]

واژه اسپانیایی کِرِنسیا (Querencia): به معنی جایی که احساس امنیت میکنی، یه گوشه دنج اتاقت یا آغو*ش کسی که دوسش داری.

 

[یمنایمنا عضو تأیید شده است.]

واژه آمل [Amol] :
حرف «آ» در زبان ایرانیان قدیم کاربرد «ضد» داشته و «مُل» به معنی مرگ و «آمل» ترکیبی از ضد مرگ است. آمل به معنی بی مرگ است  یعنی تو را مرگ مباد.