[ جمال ثریا ]

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان


[BGCOLOR=rgb(255, 255, 255)]جمال‌الدین صبر، معروف به [/BGCOLOR]جمال ثریا[BGCOLOR=rgb(255, 255, 255)] (به [/BGCOLOR]ترکی استانبولی[BGCOLOR=rgb(255, 255, 255)]: [/BGCOLOR]Cemal Süreya[BGCOLOR=rgb(255, 255, 255)]) -شاعر و نویسنده ترک (زاده ۱۹۳۱ پولومور، [/BGCOLOR]تونج‌ایلی[BGCOLOR=rgb(255, 255, 255)] – درگذشته ۹ ژانویه ۱۹۹۰ [/BGCOLOR]استانبول[BGCOLOR=rgb(255, 255, 255)]) است. ویژگی شعرهای ثریا، ادبیت بخشیدن به مفاهیم اروتیک در شعر نو ترکیه است.[/BGCOLOR]

[BGCOLOR=rgb(255, 255, 255)][ مرداد ماه نودُ نه ][/BGCOLOR]​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
غمگینت خواهند کرد،
بسیار هم غمگین
آن وقت حتما مرا به خاطر
خواهی آورد!

| جمال ثریا / ترجمه: بهرنگ قاسمی |
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
" دلتنگم "

گفتنی هایم

همین قدر کوتاه اند

و همین قدر عمیق !



| جمال ثریا |
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر فرداروزی،

آن‌ها که مارا باهم دیده‌اند،

پرسیدند او که ‌بود؟

خیلی دقیق از من نگو

مختصر بگو؛

باقی عمر من است او...



| جمال ثریا |
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تنهايى درون‌مان انقدر بزرگ شده
‏كه جاى انتظارِ دوست داشته شدن،
‏انتظار را دوست داشتيم.

‏- جمال ثريا؛ فارسیِ سیامک تقی‌زاده.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
آن ‌هنگام که گفتم «می‌روم».

اگر می‌گفتی «بمان»

نمی‌ماندم اما،

دست ‌کم روزی بهانه‌‌ی خوبی برای بازگشتن داشتم...



| جمال ثریا |
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
و بعد خنده‌ات به یادم آمد و از صمیمِ قلب گفتم:
اگر دوباره بیایی،
باز هم دوستت خواهم داشت...

_جمال ثریا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای کاش پیش از اینکه
کسی را کاملا از دست دهیم
می توانستیم
تمام عشق مان را
بر او فریاد بزنیم...

[ جمال ثریا ]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ما گمان می کردیم که شادمانی،
همان خوشحال کردن طرف مقابل مان ست.
اما اشتباه می کردیم؛
هر قدر که خوشحال شان کردیم
به همان اندازه تنها ماندیم...
??
#جمال_ثریا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
روزهای مدیدی نه می‌نویسد
نه می‌پرسد
و نه سراغی می‌گیرد
اما یک روز می‌آید و تنها با یک سلام
باز هم اوست که برنده می‌شود ..


- جمال ثریا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- جمال ثریا می‌گفت:
"همیشه چایِ کم رنگ می‌نوشید . اگر چای پُررنگ میشد، از طرفِ دیگر لیوان نمی‌توانست مرا ببیند ."​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
یه جایی جمال ثریا در خطاب به بزرگ ترها میگه :
فقط زمان لازم است
فراموش خواهی کرد
چطور فراموش کردی کودکی ات را
اسباب بازی های شکسته ات را
همانطور هم قلب شکسته ات را
فراموش خواهی کرد...

و یه جایی در خطاب به کودکان میگه :
ای کودک برای اسباب بازی های
شکسته ات غصه نخور
بزرگ که شدی قلبت
هزار تکه خواهد شد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گوشه‌ای از فکرت
به انتظار خودم نشستم،
نیامدم..
نیامدم..
نیامدم..

-جمال ثریا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
حقیقت این بود؛
هر آنقدر که توانستیم
کسی را خوشحال کردیم،
به همان اندازه هم تنها ماندیم . . .

-جمال ثریا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
من
در هر شهری که باشم
آنجا پایتخت تنهایی‌ست .


-جمال ثریا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Sad
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا

نهنــگنهنــگ عضو تأیید شده است.

نویسنده رسمی ادبیات
نویسنده رسمی ادبیات
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
3,674
پسندها
پسندها
6,004
امتیازها
امتیازها
388
همیشه چایِ کمرنگ مینوشید...
اگر چای پررنگ میشد،
از طرفِ دیگر لیوان،
نمیتوانست مرا ببیند...
اینطور میگفت...!


-جمال ثریا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین