شعر شعری که دوست داری

به حرمت نان و نمکى که با هم خوردیم
نان را تو ببر
که راهت بلند است
و طاقتت کوتاه
نمک را بگذار برای من‌
می‌خواهم
این زخم
تا همیشه تازه بماند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جهان
خالی‌تر از آن است
که جای خالی تو را حس نکنم
و خیال کن
چه خالی شده‌ام
وقتی حتی خیالت هم
سهم دیگران شده باشد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در زدی
باز کردم
سلام کردی
اما صدا نداشتی
به آغوشم کشیدی
اما سایه‌ات را دیدم
که دست‌هایش توی جیبش بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تا شب نشده
خورشید را
لای موهایت می‌گذارم
و عاشق می‌شوم
فردا
برای گفتن
دوستت دارم
دیر است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در دل دردیست از تو پنهان که مپرس
تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس
با این همه حال و در چنین تنگدلی
جا کرده محبت تو چندان که مپرس …?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر تو نبودی
من کاملاً بیکار بودم
هیچ کاری
در این دنیا ندارم
جز دوست داشتن تو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کوه با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شود
و انسان با نخستین درد...
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

احمد شاملو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نبودنت مثل تمام کردن سیگار است
در نیمه شبی برفی
وقتی دکه‌های شهر بسته‌اند

دلتنگ یارم و هیچ چیزی درمان من نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین