شعر شعری که دوست داری

« وامانده در عذابم انداخته است
در راه پر مخافت این ساحل خراب
و فاصله است آب
امدادی ای رفیقان با من.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خانه‌ام ابري است

يکسره روي زمين ابري ست با آن.



از فراز گردنه خرد و خراب و مس*ت

باد مي‌پيچد.

يکسره دنيا خراب از اوست

و حواس من!

آي ني‌زن که ترا آواي ني برده‌ست دور از ره کجايي!

...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من یکی خونین دلم شوریده حال
که شد آخر عشق جانم را وبال
سخت دارم عزلت و اندوه دوست
گرچه دانم دشمن سخت من اوست
من چنان گمنامم و تنهاستم
گوییا یکباره ناپیداستم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وز روی تپه،

ناگاه، چون بجای پر و بال می زند

بانگی برآرد از ته دل سوزناک و تلخ،

که معنیش نداند هر مرغ رهگذر.

آنگه ز رنج های درونیش مس*ت،

خود را به روی هیبت آتش می افکند.



باد شدید می دمد و سوخته ست مرغ!

خاکستر تنش را اندوخته ست مرغ!

پس جوجه هاش از دل خاکسترش به در.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو همیشه هستی اما ، این منم که از تو دورم
من که بی خورشید چشمات ، مثل ماه ِ سوت و کورم

نمیخوام وقتی تو هستی ، آدم ِ آدمکا شم
چرا عادتم تو باشی ، میخوام عاشق تو باشم

????
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چقد شب به شب توی شب غرق شَم
داره حالم از شب بهم می‌خوره .


-هانی ملک زاده
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلدار چنان مشوش آمد که مپرس
هجرانش چنان پر آتش آمد که مپرس

گفتم که مکن گفت مکن تا نکنم
این یک سخنم چنان خوش آمد که مپرس

? مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

خواهد به سر آید
غم هجران تو یا نه

ای تیر غمت را
دل عشاق نشانه...

? شیخ بهایی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من از آن کِشم ندامت که تو را نیازمودم!
...تو چرا زِ من گریزی که وفایم آزمودی؟!

?رهی معیری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین