شعر شعری که دوست داری

از این تنهایی بیزارم

از این با هم نبودن‌ها

از این غربت

از این حسرت

از این بیهوده بودن‌ها

شب‌ها تا صبح بیدارم

چقدر می‌باید اندوه داشت

چقدر می‌باید دلگیر بود…

من از دلتنگی بیزارم

«پویا جمشیدی»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
واژه‌هایی که از تو می‌گویند
عطر غریب ارکیده دارند
این روز‌ها
اگرچه کوتاه شدند شعرهایم
اما نقطه‌چین ادامه داری‌ست
فریاد بلند سکوتی خیس
در حنجره خسته دردهایم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاش می‌توانستم

دلتنگی‌های نبودنت را شماره کنم

مانند عیدی‌های کودکی‌هایم

و صدای مادر را بشنوم:

آنقدر نشمار… کم می‌شود

و من باور کنم

و باز دلتنگی هایم را شماره کنم تا کم شود…

کاش باور کنم/؛
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گفتند
شعر‌های من
جوشش دریاست
خروش رود

بی‌شک
کمی بالاتر
به چشمه‌ای می‌رسند
که تو هستی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلتنگم
لبخند دروغکی چرا؟
خوب نیستم

مثل قرصی که نیمه شب، بدون آب گیر می‌کند

گیر کرده‌ام در گلوی زندگی
کاش می‌توانستم راحت حرف بزنم

چیزی بگویم از دلتنگی

میان آدم‌های این اتاق مجازی

فقط می‌گویم دلتنگم
این سکوت را دوست دارم

لال بودن را ترجیح می‌دهم

وقتی کسی نیست عمق درد پنهان

شده در حرف‌هایم

را حس کند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می‌داشت

تا به جانش می‌خواندی:

نام کوچکی

تا به مهر آوازش می‌دادی،

همچون مرگ

که نام کوچکِ زندگی‌ست

احمد شاملو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چه شُد
که قدرِ "وَفا"
هیچ کس نمیداند؟!

#صائب_تبریزی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آدمک اخر دنیاس بخند/؛
آدمک مرگ همین‌جاست بخند/:
دست‌خطی که تورا عاشق کرد!
شوخی کاغذی ماست بخند/؛
آدمک خرنشوی‌ گریه کنی،
کل این دنیا سراب است بخند؛
آن خدایی که کلانش خواندی؛
بخدا مثل تو تنهاست بخند?
(بهترین شعری که هیچوقت فراموشم نشد)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زندگی شطرنج با خود بود و در ناباوری
فکر می کردم که خواهم برد اما باختم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین