انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
بسمه تعالی


┘ لاژورد | Lazhevard └
«مجموعه اشعار»

|من سرم را شیره میمالم که یادت نیستم،
پشت حجم بیخیالي دوستت دارم هنوز|

 
آخرین ویرایش:
|سهمم از زیبایي‌ات تنها تماشا کردن است
کشوري هستم که گیر افتاده در تحریم‌ها|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
|گونه‌هایت سیب لبنان‌ست و من هم عشق سیب
گاه‌گاهي حضرت آدم شدن بد نیست، نه؟|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
|شده نزدیک که هجران تو ما را بکشد
اشتیاق تو مرا سوخت
کجایی؟ باز آ|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
|خانه‌ي دل را تکاندم، خانه‌ي دل را تکاند
من به دور انداختم بدخواه او را، او مرا|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
|شک ندارم یار من سررشته‌اش موسیقي است
بس که با احوال من ساز مخالف مي‌زند|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
|تخمین زده‌ام بعد تو با این غم سنگین
فوقش دو سه ساعت،
دو سه شب زنده بمانم|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
|مرا محتاج رحم این و آن کردي، ملالي نیست
توهم محتاج خواهي شد، جهان دار مکافات است|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
|سهم من از تو همین و سهم او از تو همان
من غمت را روي زانو مي‌نشانم، او تو را|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین