آیا از ترجمه این رمان راضی هستید؟

  • بله، روان است.

  • خیر، روان نیست.


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.
ناظر: @Atryssa.RA
نام رمان: Will Grayson, Will Grayson

نویسنده: David Levithan ,John Green

نام مترجم: ریحانه حسنی


ژانر:درام، اجتماعی

خلاصه رمان ویل گریسون: در یکی از شب های سرد شیکاگو دو نوجوان در یک مسیر با یکدیگر برخورد میکنند و این برخورد زندگی آن دو را برای همیشه تغییر میدهد، ویل گریسون با پسری هم نام خود آشنا میشود در حالی که اسم های آن دو بسیار شبیه به یکدیگر هست، اما انگار آن دو از دو سیاره متفاوت هستند. وقتی سرنوشت آن دو را در یک مسیر قرار میدهد چه اتفاقی خواهد رقم خورد...

سخن مترجم:
این رمان جز برترین رمان هایی با موضوع نوجوانان به انتخاب نیویورک تایمز هستش، این رمان در سال 2010 نوشته شده است. این رمان به مشکلات نوجوانان در جامعه می پردازد و این رمان دقیقا چیزی هست که یک نوجوان به آن احتیاج دارد. امیدوارم که از رمان لذت ببرید.


انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان مرجع اصلی تایپ رمان

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان مرجع اصلی ترجمه رمان های خارجی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
IMG_20200421_125451_975.jpg




مترجم عزیز، ضمن خوش‌‌آمد گویی و سپاس از انجمن کافه نویسندگان برای منتشر کردن رمان ترجمه‌ شده‌ی خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ ترجمه‌ی خود قوانین زیر را با دقت مطالعه فرمایید.

قوانین تالار ترجمه

برای درخواست تگ، بایست تاپیک زیر را مطالعه کنید و اگر قابلیت‌های شما برای گرفتن تگ کامل بود، درخواست تگ‌‌ترجمه دهید.

درخواست تگ برای رمان در حال ترجمه

الزامی‌ست که هر ترجمه، توسط تیم نقد رمان‌های ترجمه شده؛ نقد شود! پس بهتر است که این تاپیک را، مطالعه کنید.

درخواست نقد برای رمان در حال ترجمه

برای درخواست طرح جلد رمان ترجمه شده بعد از 10 پارت، بایست این تاپیک را مشاهده کنید.

درخواست جلد

و زمانی که رمان ترجمه‌ی شده‌ی شما، به پایان رسید! می‌توانید در این تاپیک ما را مطلع کنید.

اعلام اتمام رمان ترجمه شده
موفق باشید.

|کادر مدیریت کافه نویسندگان​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
فصل اول:

وقتی من بچه بودم، پدرم همیشه عادت داشت من را با سه جمله نصیحت کند، او همیشه می‌گفت:
ـ ویل، تو میتونی دوستانت رو انتخاب کنی، تو حتی میتونی نوع دماغت را هم انتخاب کنی اما نمیتونی نوع دماغ دوستانت را انتخاب کنی!

این نصیحت به نظر پدرم خیلی معنادار و جالب بود و من با هشت سال سن احساس میکردم این بهترین حرفی هست که یک نفر می‌تونه به من بگه اما بعد از گذشت زمان و اتفاقاتی که برای من افتاد متوجه شدم این حرف پدر اصلا درست نیست. برای شروع می‌تونم یک مثال واضح بزنم: " تو هیچ وقت نمی‌تونی دوستانت را انتخاب کنی."

من به عنوان دوست، تینی کوپر را داشتم. او از سال پنجم دوست صمیمی من بود و من اگر بخواهم صادق باشم، بعضی از اوقات احساس می‌کنم که تاریخ انقضای دوستی‌مان به اتمام رسیده است. منظورم این هست که او بهترین فرد روی زمین نیست و حتی خوشگل ترین و مهربون ترین، اما او تنها فردی هست که من باهاش احساس راحتی می‌کنم‌. این چند سال اخیر احساس می‌کنم دیگر مثل سابق دوستی مان شعله ور نیست. درست یادم میاد که تابستان سال پیش وقتی که قرار بود او به اردوی ورزشی خودش برود، او اصلا هیچ حرفی راجع به رفتن به این اردو نزده بود و بعد از سه ماه بی خبر از اردو برگشت. می‌تونم خشمی که داشتم را هنوز هم احساس کنم من مجبور شدم به یک گروه در کلیسا ملحق شوم تا کل تابستان تنها نباشم. بعد از این او دیگر با من حرف نزد و من با خودم دو نظریه آماده کردم که چرا او دیگر با من دوست نیست:

1* بعد از یک دعوای بزرگ داخل اتاق تعویض پسرها یکی از دانش آموزان تازه وارد تینی را مسبب دعوا خواند و من برای دفاع از او به همه گفتم که آن پسر یک دروغگویی پست فطرت هست اما مشخص شد که او یکی از نویسندگان روزنامه ی مدرسه هست و او با نوشتن مقاله ای تند راجع به تینی آبروی او را کاملا برد و این باعث شد او مقصر این اتفاق را دفاع بی مورد من بداند.

2* دعوا کردن با یکی از دوست های نزدیک او بر سر همين مقاله باعث جدایی کامل ما شد. کی باور میکرد یک روز او به من بخاطر یک مقاله‌ی احمقانه پشت کند. دوست احمق تینی کلینت نام داشت و او با صدای بلند من را یک احمق خرخون صدا زد و این باعث شد همه به من بخندند و البته او به این کار بسنده نکرد و بر روی کمدم هر روز یک فحش جدید مینوشت و البته دوست صمیمی من حق را به اون کلینت مزخرف میداد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ReiHan

کاربر حــامی
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,873
پسندها
پسندها
9,907
امتیازها
امتیازها
253
سکه
42
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین