دلنوشته عباس معروفی | انجمن کافه نویسندگان

دست‌ هات را
که باز کنی،
به هیچ جا بند نیستم،
سقوط می‌کنم ...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
من فقط نگاهش می‌کردم،
این همه قشنگی کجای خلقت پنهان شده بود که حالا یکباره همه‌اش بریزد توی بغلم!
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 4)
عقب
بالا پایین