|یه خط طوری|

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

دلم می‌خواد داد بزنم بی وقفه بلند چشامو ببندم
من خسته‌م
میشنوی صدامو خدا؟

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

گفتم "پس چه باید کرد؟"

گفت "تحمل و سکوت."

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

-درد بی‌درمون ینی چی؟
-ینی چیزی نتونه آرومت کنه!

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

گاهی‌ وقت‌ها بايد

رفت، رفت، رفت...

يک خيابان دراز را گرفت

تا آخرين نفس رفت

پيچيد به يک كوچه‌ی باريک

و ناپديد شد

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

من همینجا که هستم میمانم.

منتهی قدری غمگین‌تر از معمول، قدری آسیب‌دیده‌تر،

زیرا تو از همیشه به من نزدیکتر

هستی و در عین حال دور از دسترس...

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

من در قفس هستم ،میله ها در درون من است.

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

اونا درک نمی‌کنن حالتو پس سکوت کن و برو

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

خسرو شكيبايي :



بعضی وقت‌ها روزگار

یکی طوری می‌سوزونتِت که

هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن



بعضی وقت‌ها هم

یکی طوری خاموشت می‌کنه

که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن!

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

بار سنگين است و من کم طاقت و دنيا حسود



خم شدن را عار میدانم، دعا کن بشکنم!

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

گاهی آدم دلش هیچ چیز نمیخواهد و این شروع یک مرگ تدریجی است...