|یه خط طوری|

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
میترسیدم از روزی که پشیمون بشی...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: LuCifeR
میگفتی آدما زود از هم خسته میشن حق میدم بهت...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گریه مکن که سرنوشت...گر مرا از تو جدا کرد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عاقبت دلهای ما
با غم هم آشنا کرد..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چهره اش ایینه ی کیست...
آنکه با من روبه رو بود...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
درد و نفرین بر سفر
این این گناه از دست او بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این شکسته خاطر من
روزگارت شادمان باد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای درخت پرگل من...
نوبهارت ارغوان باد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای دلت خورشید خندان
سینه ی تاریک من سنگ قبر آرزو بود...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آنچه کردی با دل من...
قصه ی سنگ و سبو بود...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین