شعر [ غمگسار ]

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
چه خـوش بودی دِلـا

گـَر روی او هـرگز نمـی دیـدی

. .
[/BGCOLOR]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
هوای خانه گرفته. . . هوای من برفی ست
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
سکوت های زنانه، سکوت ِ پر حرفی ست
[/BGCOLOR]

[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
که دست شسته ام از ظرف های شام و ناهار
[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]
که روزهـا تلنبار تــوی جا ظـرفی ست . . .
[/BGCOLOR]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

برگِ همزادِ من او بود که در مَسلخِ باد،

دست بُردم که نجاتش بدهم، دست نداد...!


#علیرضا_آذر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جان چِه می دانست
از دنیا چه‌ها خواهَد کشید .

#صائب‌_تبریزی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چو زُلفِ پریشان ت
نمانده مرا
جز پریشانی
کجاست
شمعِ محفلِ اُنس؟
صفایی ندارد صبوحی
بی حضورِ یار
یار،قصّه ی ناتمام
جاده ی بی پایان،راهِ بی مقصد
سوالِ بی جواب

کجاست یار؟
بر بسیطِ روزگار
یا پستویِ اندرون
یا همهمه ی اوهام
کجاست او؟
بر وهمِ رنگین در آویزم
یا تندیسِ خشک عقل؟

چه توان کرد
با طوفانِ سودا ،و دلِ شیدا؟

برگردبه قلّه ی قاف
عقابِ خسته بال
حذر از مزبله
که عُمرِ زاغ دارد و،نشءی لذت
نصیبت نبود جز نقاب!

عرقِ جبین
توشه ی راهت، و
روغنِ چراغ ت

بسوز وبساز
برمصطبه ی اُنس
خلوتِ حضور
نمانده مرا
جز خود و، خدایِ خود
۴۴/۵/۱۰
آنه محمد.
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین