شعر [ غمگسار ]

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
یکی دیوانه‌ای را گفت: بشمار
برای من، همه دیوانگان را
جوابش داد: کاین کاریست مشکل
شمارم، خواهی ار فرزانگان را

شیخ بهایی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.

مدیر کل انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر کل انجمن
فرشته زمینی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
7,535
پسندها
پسندها
21,675
امتیازها
امتیازها
918
سکه
1,074
نمی دانم چرا
اما
به قدری دوستت دارم
که از بیچارگی
گاهی به حال خویش
می گریم ..

#فاضل_نظری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به خواب رفتمت از خواب‌های پر دردم
تو را به سینه گرفتم که گریه‌ات کردم


گریستی و کنارت برای من جا بود
و اشک‌های کسی توی خنده پیدا بود


گریستی و جهان توی دست من جان داد
گریستی و غمت روی شانه‌ام افتاد


بیا میان توهم کمی کنارم باش
درون خاطره‌هایت در انتظارم باش


ب*غل بگیر و غمم را به سینه‌ات بسپار
بگیر دست مرا روی شانه‌ات بگذار


ب*غل بگیر و مرا لای گریه‌ات گم کن
به سال‌های نبودن، به من ترحم کن


به روزهای نبودن که رفته از دستم
برای دیدنت از دور منتظر هستم



| پویا جمشیدی |
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین