فدای سرت عزیزم، دان کردم الان گوش میدم♡ نخسته گلی
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
فدای سرت عزیزم، دان کردم الان گوش میدم♡ نخسته گلی
یه عمل جراحیخب سلام به همگی
این داستان از نویسنده مورد علاقه منه که قلمش رو خیلی دوست دارم. جملات کوتاه و ساده بیان می شدن، کلمات دور از غلو و ادبی سازی کاذب بودن. صحنه سازی بر پایه اشیا شکل گرفته بود نه انسان ها، به این صورت که عناصر طبیعی مثل مناظر و جایگاه ربل و ایستگاه و وسیله ها خیلی مشخص بودن و درباره ظاهر، چهره و لباس شخصیت ها توضیحی داده نشده بود. داستان دیالوگ محور بود و آشفتگی روابط بین دو طرف رو از طریق دیالوگ به خوبی بیان کرده بود. احتمالا نکاتی داشت که من متوجهشون نشدم مثل نوع عملی که قرار بود انجام شه.
بحران روحی وارده به دختر کاملا به خوبی به تصویر کشیده شده بود و سوال های مورد نیاز رو توی ذهن خواننده ایجاد میکرد، حتی رفتار و گفتار مرد هم با دیالوگ های ساده و روزمره ای که داشتن هم قابل لم*س بود.
شخصیت دختر یه شخصیت متزلزل منفی نگر بود، متاثر از مریضی یا شرایطی که در قبل داشته. و شخصیت مرد کمی ابهام داشت که آیا اون سفید یا سیاه است، گفتارش نگران و درک کننده به نظر می رسید ولی به نسبت رفتار های دختر میتونست این پیش زمینه رو ایجاد کنه که خودش مقصر تمام اتفاقاته
تا اینجا همینا رو دارم بگم
خب نظرتون برا ویس داستان و روند نشست و اینکه داستان بعد چی باشهخب دیگه چی بگیم
خب نظرتون برا ویس داستان و روند نشست و اینکه داستان بعد چی باشه
کلا درباره داستان بقیه هم نظر بدن
خب بابت وویسا ممنون عزیزم، داستان قشنگی بودا دستت طلا ??خب نظرتون برا ویس داستان و روند نشست و اینکه داستان بعد چی باشه
کلا درباره داستان بقیه هم نظر بدن