نظارت همراه ترجمه رمان کری | ناظر: حدیثه خانم

[Tiam.RTiam.R عضو تأیید شده است.]

نویسنده عزیز، از اینکه انجمن کافه نویسندگان را برای ارتقای قلم خود و انتشار آثار ارزشمندتان انتخاب کردید، نهایت تشکر را داریم.
لطفا پس از هر پارت گذاری در گپ نظارت اعلام کنید. تعداد مجاز پارت در روز 3 پارت می باشد. در غیر این صورت جریمه خواهید شد.
پس از هر ده پارت، رمان شما باید طبق گفته های ناظر ویرایش گردد وگرنه رمان قفل می شود.
پس از ویرایش هر پستی که ناظر در این تاپیک ارسال کرده است، آن را نقل قول زده و اعلام کنید که ویرایش انجام شده است.
از دادن اسپم و چت بی مربوط جدا خودداری کنید

مترجم: @HADIS.HPF
ناظر: @حدیثه خانم
لینک تاپیک تایپ:

در حال ترجمه نوشته در موضوع 'ترجمه رمان کری| مترجم Hadis hpf'

1/17/24

نام کتاب: Carrie (کری)
نام نویسنده: استیفن کینگ
ژانر: ترسناک، هیجانی
مترجم: حدیث پورحسن.
ناظر: @حدیثه خانم
خلاصه: درباره‌ی دختری هست که بعد از اینکه توسط همکلاس هایش آزار می‌بیند، متوجه می‌شود که قدرتی جادویی دارد و حال می‌خواهد انتقام بگیرد...

درباره کتاب: این کتاب جز پرفروش ترین کتاب های جهان بوده و 30000 نسخه ازش چاپ شده و همچنین اولین کتاب استیفن کینگ هست.
این کتاب تا به حال به زبان فارسی ترجمه نشده با اینکه جز بهترین کتاب های استیفن کینگ هست و دو فیلم با اقتباسی از این کتاب ساخته شده اند.

• HADIS.HPF

• 
• 
• 

 

[حدیثه خانم]

سلام از پارت اول باید شروع کنم؟

 

[Tiam.RTiam.R عضو تأیید شده است.]

سلام از پارت اول باید شروع کنم؟

سلام نه عزیزم سه پارت اخر رو

 

[حدیثه خانم]

پارت ۲۷
همون که× همون‌که
خونواده× خانواده✓
نابود شد. اما چیزی بیرون از حیاط اون خونه آسیب ندید. ×
نابود شد؛ اما چیزی بیرون از حیاط اون خونه آسیب ندید.

موارد زیر ویرایش نشدند نویسنده عزیز باتوجه به توضیحات ویرایش رو انجام بدید. @HADIS.HPF

سنگ‌ها وقتی زمین می‌خوردند، گودال درست می‌کردند تو حیاط پشتی خانواده‌ی وایت

اینجا فعل آخر قرار بگیره بهتره، یعنی:
تو حیاط پشتی خانواده‌ی وایت گودال درست می‌کردند.

گفتن یه تیکه گرانیت معمولیه!»

گفتن سنگ‌ها مستقیم از سقف رد شده بودند، فکر کرد داریم دستش می‌ندازیم.»

اینجا اگر نقل قول هست گیومه بعد گفتن هم بذارید. گفتن «یه تیکه گرانیت معمولیه!»

 

[حدیثه خانم]

پارت ۲۸
………× ***✓ برای جداسازی از سه ستاره استفاده میشه
یک بار× یک‌بار✓

 

[حدیثه خانم]

پارت ۲۹
گناهکارانی× گناه‌کارانی✓ (خودت هم پایین‌تز گناه‌کاری نوشته بودی، یک‌جا به‌طور یک‌جا یه‌طور دیگه:» )

سکوت سنگین اتاق نشیمن، صدای خنده‌ای عصبی پیچید؛ چیزی شبیه شوهای تلویزیونی…
« شما هم می‌تونید برنده‌ی سفر رایگان به برمودا بشید، فقط با شرکت در برنامه‌ی “وقت ماهانه”؟»
مادرش همیشه می‌گفت «نظافت، در نزدیکی خدایی‌ست.»
چون مامان می‌گفت « دوش گرفتن گناه داره.»

برای دیالوگ یک خط فاصله، نیم‌خط ادامه جمله و گیومه ندارد.