-
-
Gemma به موضوع اطلاعیه درخواست نقد اولیه شورا | قصه پاسخ داده‌است.باسلام خدمت شما نویسنده‌ی عزیز. منتقد شما: @Gemma مهلت انجام نقد: ۷ روز با تشکر از اعتماد و شکیبایی شما. مدیریت تالار نقد -
Gemma به موضوع اطلاعیه | درخواست نقد دلنوشته | پاسخ داده‌است.درخواست شما رد شد! دل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویس عزیز اثر شما در دست نقد و بررسی است و نیازی نیست برای بار دوم...
-
موضوع 'دلنوشته مادر جان | سارا مرتضوی' https://forum.cafewriters.xyz/threads/40722/
-
Gemma به موضوع حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma پاسخ داده‌است.او کلافه می‌شود، شانه‌هایش کمی بالا می‌رود و با اخمی نیمه‌جدی می‌گوید: - محض رضای خدا یه روز این سوالو نپرس! نگاهش را از روی گل‌ها...
-
Gemma به موضوع حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma پاسخ داده‌است.*** فصل چهارم: گورستان پیوندها صدای رعد و برق از پشت پنجره‌های اتاق، همانند چکشی سنگین بر سرم فرود می‌آید و مرا از عالم خواب بیرون...
-
Gemma به موضوع حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma پاسخ داده‌است.مدتی طولانی به آن زل می‌زنم. قلبم تندتر می‌زند. می‌دانم اگر فشارش دهم، عرفان در چند ثانیه اینجا خواهد بود. حضورش مثل سایه‌ای سنگین همیشه...
-
Gemma به موضوع حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma پاسخ داده‌است.سرم را پایین می‌اندازم و از آشپزخانه بیرون می‌زنم. بیرون زدن معمولی نه… بنده فرار میکنم؛ چرا که قدم‌هایم آن‌قدر شتاب دارند که به دویدن...
-
Gemma به موضوع حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma پاسخ داده‌است.عرفان یک شات برای خودش می‌ریزد. لیوان کوچک را بالا می‌گیرد و بی‌تأمل در یک نفس سر می‌کشد. صدای کوبیده‌شدن شات روی اپن سفید، مثل شکستن یک...
-
Gemma به موضوع حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma پاسخ داده‌است.آدونیس قدمی به جلو برمی‌دارد، شانه‌هایش کمی خمیده، انگار دستی نامرئی را می‌گیرد. با صدای آرام و جدی می‌گوید: - اگه مشکلی نیست... من و...
-
Gemma به زهرا سلطانزاده نوشته در موضوع نظارت همراه رمان گورستان پیوندها | ناظر:زهرا سلطانزاده با
rose واکنش نشان داد.
درود عزیزم چک شد. قلمت مانا🌱🫀 -
Gemma به آناشید نوشته در موضوع در حال تایپ دلنوشته نهفته در وجود | نویسنده آیلار با
Like واکنش نشان داد.
خاطرات تلخ و قشنگی در ژرفای این جسم خاک می‌خورد، لحظه‌های شیرین که مبدل به یادگاری شده است... هر آنچه هست، دگر بوی خاکِ آمیخته با خون... -
Gemma به آناشید نوشته در موضوع در حال تایپ دلنوشته نهفته در وجود | نویسنده آیلار با Like واکنش نشان داد.
تمام هستیِ وجودم منجمد شده است، خونی در جریان نیست و احساساتم دگر بویی ندارد... گویی هر آنچه که مستور بود دگر نابود گشته‌است...
-
Gemma به آناشید نوشته در موضوع در حال تایپ دلنوشته نهفته در وجود | نویسنده آیلار با Like واکنش نشان داد.
ذهنی مملو از آرامش را در لابه‌لای این ماتم‌کده خواستارم! همچون نطفه‌ای میان هستی و نیستی غوطه‌ور شده‌ام! از اعماق نیستی‌ام تو را پیدا...
-
Gemma به آناشید نوشته در موضوع در حال تایپ دلنوشته نهفته در وجود | نویسنده آیلار با Like واکنش نشان داد.
سعی میکنم صدای مغزم را خاموش کنم ولی بیشتر هجوم می‌آورد... سعی میکنم افکارم را درگیر احساساتم نکنم ولی جنگی بین‌شان اتفاق افتاده ... ...
-
Gemma به آناشید نوشته در موضوع در حال تایپ دلنوشته نهفته در وجود | نویسنده آیلار با Like واکنش نشان داد.
عجیب وجودت در من رسوخ کرده است، حامی بنیان وجودم! می‌توانی عشق را در وجودم حک کنی در ژرفای احساسم می‌خواهم به ستودن‌تو بپردازم...
-
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
بازدیدهای نمایه
1335
آخرین بازدیدکنندگان
- 1,335 بازدیدهای نمایه
