نتایح جستجو

  1. زهرا سلطانزاده

    اطلاعیه درخواست نقد حرفه‌ای شورا | رمان

    درخواست نقد تعداد پارت= ۵۲ https://forum.cafewriters.xyz/threads/40380/post-334391
  2. زهرا سلطانزاده

    مجـله کافه ژورنال | مجله شماره 4

    درود بر شما عزیزان. خسته نباشید مثل همیشه عالی.🌱🫀
  3. زهرا سلطانزاده

    چالش دوره چهارم کتابخوانی | اعلام آمادگی

    اعلام آمادگی. به دور از مردم شوریده اثر توماس هاردی
  4. زهرا سلطانزاده

    اطلاعیه درخواست ضبط آثار [اختصاصی]

    درخواست اتمام یافته. https://forum.cafewriters.xyz/threads/40415/post-335184
  5. زهرا سلطانزاده

    در حال تایپ دلنوشته پژواک شبانگاهان | زهرا سلطان‌زاده

    شب از پسِ شب آمد و روز از پسِ روز رفت، و من هنوز در کوچه‌ی بی‌خبران ایستاده‌ام. از تو هیچ نامه‌ای نرسید، نه سلامی، نه نگاهی، نه حتی غباری از خاطره‌ای دور... تنها صدای ساعت است که در دلِ ساکت خانه می‌پیچد، و ثانیه‌ها را چون خنجری بر زخمِ چشم‌های بی‌خوابم می‌نشاند. ای غایبِ همیشگی! بدان که انتظار،...
  6. زهرا سلطانزاده

    نظارت همراه رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها | ناظر: مینرا

    سلام جیران دوتا پارت جدید گذاشتم
  7. زهرا سلطانزاده

    همگانی جویبار روایت| سری دوم- مهرماه

    لیلی قلبش به‌قدری تند می‌زد که گمان می‌کرد صدای ضربانش با صدای رود در هم آمیخته. دستش روی طناب عرق کرده بود و جرئت نگاه کردن مستقیم به سایه را نداشت. لرزان پرسید: ـ من... من فقط می‌خواهم پدرم را نجات دهم. سایه نزدیک‌تر شد؛ مه اطرافش غلیظ‌تر گردید، طوری که انگار هوا خود را از ترس پنهان می‌کرد...
  8. زهرا سلطانزاده

    همگانی جویبار روایت| سری دوم- مهرماه

    لیلی پل را یکی‌یکی پا می‌گذاشت؛ هر پا که بر چوب‌های کهنه می‌نهاد، صدای خرچ‌خر خفیفی مثل نفس کشیدنِ شیئی قدیمی در گوشش می‌پیچید. بویِ فلز و نمِ رود به مشامش می‌رسید و لکه‌های سرخ رنگی که روی آب می‌رقصیدند، همچون شعله‌های خاموش بلاتکلیف زیرِ سطح موج‌ها حرکت می‌کردند. وقتی به نیمه‌ی پل رسید، مه‌ای...
  9. زهرا سلطانزاده

    نظارت همراه رمان داهل | ناظر: زهرا سلطانزاده

    چک شد عزیزم قلمت مانا🌱🫀
  10. زهرا سلطانزاده

    همگانی جویبار روایت| سری دوم- مهرماه

    شب دره را بلعیده بود؛ مهی سرخ‌رنگ بر سطح رود مرده جریان داشت، گویی خون قرن‌ها قربانی هنوز در آب زنده است. صدای زوزه‌ای ناشناخته از میان درختان کج و سیاه می‌پیچید و هوا را می‌لرزاند. در دل این سکوت هولناک، فانوسی شکسته بر شاخه‌ای آویزان بود که با هر وزش باد، نور لرزانش همچون نفس آخر انسانی خاموش...
  11. زهرا سلطانزاده

    چالش [ تمرین نویسندگی ] 1️⃣7️⃣

    جاده‌ای در پیش بود، بی‌انتها و خاموش. درختان سیاه مثل سایه‌های پیرامون کابوسی قد کشیده بودند و دست‌های بی‌جانشان به آسمان خاکستری چنگ می‌زد. خانه‌هایی در دل مه ایستاده بودند، خانه‌هایی که انگار سال‌هاست کسی پنجره‌هایشان را نگشوده. سکوت، همه‌چیز را بلعیده بود؛ حتی باد هم جرئت عبور نداشت. قدم...
  12. زهرا سلطانزاده

    نظارت همراه رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها | ناظر: مینرا

    سلام عزیزم یه پارت جدید گذاشتم
  13. زهرا سلطانزاده

    در حال تایپ دلنوشته پژواک شبانگاهان | زهرا سلطان‌زاده

    ای چشمِ تو، کهنه ش*رابِ شب‌های جانِ منی؛ هر نظرَت، هم شفاست و هم بلای دل. چون بنگرم در تو، هزاران آفتاب در دل می‌دمد، و چون از من بگردی، جهانم در ظلمات فرو افتد به خدا اگر صد جهان به من دهند، من نخواهم جز نگاهی از تو؛ که آن نگاه، هم آغاز عشق است و هم پایانِ من.
  14. زهرا سلطانزاده

    دفترکار کپیست • زهرا سلطان‌زاده •

    اسم نویسنده: سحر راد ( آشوب) اسم اثر:  راپسودی عنوان:  دلنوشته تاریخ: ۱۴۰۴/۶/۲۸
  15. زهرا سلطانزاده

    همگانی [ همین الان داری به چی فکر میکنی؟ ]

    کی نه چی اونم نسبت به همه چی
  16. زهرا سلطانزاده

    نظارت همراه رمان داهل | ناظر: زهرا سلطانزاده

    پارت‌ها چک شد قلمت مانا عزیزم🌱
عقب
بالا پایین