نتایح جستجو

نمی‌توانست لبخندی که روی لب‌هایش نقش می‌بست را کنترل کند و دست‌هایی که بی‌اختیار او روی کیبرد به رقص در آمدند. - ممنون عزیزم، تو هم مراقبت کن! انگشت‌هایش قبل از زدن دکمه‌ی ارسال، لحظه‌ای خشک شدند. بدون آن‌که سرش را بالا بیاورد، چشم‌هایش را به مانیتور که نورش در تاریکی اتاق، چهره‌اش را روشن کرده...

ممنون عزیزم درستش می‌کنم. یک ربع به ده بود ساعت، گفت اینقدر حرف زدی که دیگه تایم کاری تموم شد. فکر کنم بیشتر باید توضیح بدم توی دیالوگ.

سلام خسته نباشید عزيزم. پست گذاشتم

بدون آن‌که اراده‌ای روی انگشت‌هایم داشته باشم، برنامه‌ی تلگرام را باز کردم. دلم می‌خواست سرکی به حساب‌کاربری او بزنم و کنجکاوی‌ام را بر طرف کنم. برنامه باز شده بود و با انگشت اشاره مخاطبینم را بالا و پایین می‌کردم که یک دفعه گویا پرده‌ای از جلوی چشم‌هایم برداشته و ذهنم بار دیگر فرمان را به دست...

مبارکه، خسته نباشید قشنگا "}__-2

دقیقا عالی بود.t-icon12-8-{}\" من لباس پوشیدم خانم حافظ نژاد. بنده سرماییی هستمممbiggrin_"

خدایی عالی شده. دم هممون گرم"}__-2

سر سرد بود خانممWatermelon-4-+=_

روز 33

خیلی عالی بود t-icon12

خیلی خوب شده -53-؟"_} همگی خسته نباشند. دست خانم شلغم دوست هم درد نکنه biggrin_"

خیلی ممنون عزیزم -2-35-

دقیقا دونه‌های برف این‌جا فقط هست🤧

خیلی قشنگ بود. خسته نباشید t-icon12

دلم واقعاً تنگ شده برای برف 952351097998_1

دورت بگردم. خوبم شما خوبید؟ shadi:_

سلام به روی ماهت

خیلی هوا سرد شده جاهای دیگه برف میاد برای ما سرماش

اره بابا، تنها نیستی. من تنها سردمم هست

منم دراز کشیدم و سردمه😶