حال من بعد تو؛
همچو ماهی که در تُنگی تَنگ اسیر شده است
همچو مزرعهای که در خشکسالی نهالهای امیدش را جوانههای کوچکش را از دست داده است
همچو ابر سیهفامی که محکوم به نباریدن است
همچو بغض سنگینی که قصد شکستن ندارد
همچو دیوانهای که در جمع هوشیاران افتاده است!
اینگونه است حبیب قلب بیپناهم!
he and his friend
انجمن کافه نویسندکان
انجمن کافه نویسندگان مرجع اصلی تایپ دلنوشته
خط نستعلیق شکسته
خوشنویسی اسلامی
دلنوشتهدلنوشته عاشقانه
عاشقانه
کیاناز تربتی نژاد
گروه او و دوستانش
#اجتماعی
www.forum.cafewriters.xyz
اثر کوهیار راد
اجتماعی نوشت
اجتماعی و درام از کوهیار راد
انجمن ادبی کافه نویسندگان
به قلم کوهیار راد
تایپ انلاین دلنوشته
درام
دلنوشتهدلنوشته آنلاین
دلنوشته از کاف_طوفان
دلنوشته کاربران
بعد از تو
هنوز هستم
هنوز راه میروم؛ حرف میزنم
هنوز فکر میکنم؛ آه میکشم
دلم تنگ میشود؛ گریه میکنم
هنوز خستهتر ولی بیشتر زندگی میکنم،
همه چیز همان طور است که بود
که بودم
الا دلم
که دیگر به هیچ
حرفی
نگاهی
لبخندی
گرم نمیشود...
نقد دلنوشته کلی:
دلنوشته ی مرگ ستاره ها فاقد ژانر می باشد، ولی قالب کلی ژانر ظاهرا تراژدی و فلسفی طور است.
نویسنده در متن دلنوشته از مرگ ستاره ها و غم ماه میگوید ولی در پارت های بعد از مرگ ماه مینویسد، این یک تناقض در دلنوشته است و مطلوب است رفع شود.
نقد نام دلنوشته:
نام مرگ ستاره ها نام جالبی...
در میان استخوانهای یکدیگر آواز میخوانند و یک به یک هم دیگر را به اوج مرگ فرا میخوانند.
زندگیشان درد دارد و مهم نیست. این روزها چیزی مهم نیست. سردی میلههای اتوبوس، گرد و غبار تهرانِ عظیم و تمام زشتیهای منحنی به افکارشان!
گویی یادشان رفته در حفاظت کامل خدا هستند.
فقط میشه گفت ‹شرقی غمگینی هستم› که بیآوا و خسته است، و چون پیچکی اندوهگین به دور میلهی تردید میچرخد و بر یأس و غمش افزون میشود. تاریک و خاموش هستم، اما در پی نور گام برداشته و به امید صدا، ساز ناکوک قلبم را کوک میکنم. شاید.. باید از نو شروع کرد؛ از نو جوانه داد، از نو سبز شد.
[ناشناس]
او و دوستانش
دلنوشتهدلنوشته تراژدی
دلنوشته غمگین
قلب شکسته
متن غمگین
متون و دلنوشته
متون و دلنوشته تراژدی
متون و دلنوشته غمگین
ملاقات با نهنگ
کافه نویسندگان
دوست داشتن، هیچوقت "زورکی نبوده و نیست"
نمیتوانی با مهربانیات کسیرا مدیونِ
خودت کنی که دوستت داشته باشد. دوست داشتنی کـه از روی "دِین و تشکر" باشد دوست داشتن نیست
اصلا نمیتوانی کسیرا مجبور کنی
تپش قلبش را با حرارتِ دستهای تو تنظیم کند
کـه در شلوغیِ شهر یک باره "به یادت بیفتد" و دلش قنج...
بعضی از نگاه ها
صدایِ قشنگی دارند
بدون کلامی
جویایِ حالت می شوند
بدون کلامی
" دوستت دارم " را می گویند،
بدون کلامی
آرامش و اطمینان را
به قلبت بر می گردانند
بعضی از نگاه ها
صدایِ قشنگی دارند
دُرست مانندِ نگاهِ تو ...
Lidiya
موضوع
دلنوشتهدلنوشته عاشقانه
عاشقانه
متن احساسی
متن عاشقانه و احساسی
متون و دلنوشته
من و تو
من و تو میشیم ما
بـه تـو می اندیشم
اي سراپا همه ی خوبی
تک وتنها بـه تـو می اندیشم
هـمه وقت
همـه جا
مـن بـه هرحال کـه باشم بـه تـو میاندیشم
تـو بدان این را
تنها تـو بدان
تـو بیا
تـو بمان با مـن، تنها تـو بمان
Lidiya
موضوع
به تو می اندیشم
دلنوشتهدلنوشته عاشقانه و غمگین
عاشقانه
متون احساسی
متون و دلنوشته