خب وقتی از تهران اومدیم مشهد کارای خونه مونده بودن رو دستمون مامانم زنگ زد چند تا از خانوما و دخترای فامیل بیان کمک
هیچی دیگه اینا اومدن کمکاشونو کردن تهش یکی از دخترا گف دست شما درد نکنه...الهی خیر نبینین?
خوشبختانه هیچکس هیچی نفهمید ولی خودم و خودش رنده رنده شدیم از خنده?
7- گرگم و گله میبرم
شرکت کنندگان این بازی باید بیشتر از ۴ نفر باشند. از بین آن ها یکی گرگ می شود و دیگری چوپان. همه ی کودکان پشت چوپان، کمر یکدیگر را میگیرند. هرچه تعداد بچه ها بیشتر باشد، بازی هیجانانگیزتر میشود. گرگ روبه روی چوپان و گلهای که پشت سرش است، می ایستد و میخواند: گرگم و گله...
اولی گزینه قیمه چون به پیتزا ترجیحش میدم و پولم گیرم میاد
دومی... خب حتی کسی که دوستم داره هم قراره یه روز بره چه با خیانت چه با هر چی پس اولی
سومی هم بتونم زمانو نگه دارم چون همینطوریم بیخوابی دارم
چهارمی هم... ترجیح میدم گردنم بیوفته تا واقعا به کسی خیانت کنم:)
معلم دینی پارسال خیلی سخت گیر بود من هم استرسی درحد مرگ یبار منو برا درس خواست وقتی رفتم استرس داشتم شدید برگشت گفت تا وقتی که استرست تموم نشه من سوالی نمیکنم?منم کلا استرسی وقتایی که امتحانم نداشتم باشم این استرس هست دیگه اخرش خسته شد پرسید سوالاسو?