عاشقانه

  1. دختر خوشگل انجمن

    در حال تایپ داستان کوتاه تاوانِ زنده ماندن | KiAnaz کاربر انجمن کافه نویسندگان

    نگاهم کرد و بعد از چند ثانیه سرش را پایین انداخت. - آره من دوتا بچه دارم یه دختر یه پسر. نگاهش کردم. عاشق شده بود، هم پدر شده بود، هم زندگی خوبی داشت. - به نظرت کار اشتباهی نمی‌کنیم برای ناهار بیرون بریم؟ سرم را پایین انداختم و انگشتان کشیده‌ام را در هم گره زدم. - اونم تنها! دستی به موهای لختش...
  2. ج

    اتمام یافته دلنوشته تورم احساس | KIAnaz کاربر انجمن کافه نویسندگان

  3. ج

    اتمام یافته رمان مگانور | سارا عسکریان کاربر انجمن کافه نویسندگان

  4. L

    در حال تایپ دلنوشته آن آدمِ همیشگی |نوژان پارسیان فرد

    [ساحل] ساده بودی، ساده اما پیچیده. حرف‌هایت کوتاه و خلاصه بود و صدایت حکایت موج های دریا؛ حرف که می‌زدی چشم‌هایم را می‌بستم و آرامش پشت پلک هایم را می‌بوسید.
  5. L

    [من + تو = "ما"]

    بعضی از نگاه ها صدایِ قشنگی دارند بدون کلامی جویایِ حالت می شوند بدون کلامی " دوستت دارم " را می گویند، بدون کلامی آرامش و اطمینان را به قلبت بر می گردانند بعضی از نگاه ها صدایِ قشنگی دارند دُرست مانندِ نگاهِ تو ...
  6. L

    [به تو می اندیشم...]

    بـه تـو می‌ اندیشم اي سراپا همه ی خوبی تک وتنها بـه تـو می‌ اندیشم هـمه وقت همـه جا مـن بـه هرحال کـه باشم بـه تـو می‌اندیشم تـو بدان این را تنها تـو بدان تـو بیا تـو بمان با مـن، تنها تـو بمان
  7. Monji

    در حال تایپ اپیزود سقوط | نویسنده monje

    بزار خیالت رو راحت کنم! من همونقدر که برای بدست اوردنت سرسختم؛ می تونم خیلی ناگهانی دلسرد بشم! دکمه توقف رو بزنم، یه موزیک لایت گوش کنم و به گذشته ها و خاطراتمون بخندم و بگم: _ ببین دلبر درسته ما دلمون گیر شماست اما کنترول احساساتمون دستمونه. (به تصویر خودش تو آیینه زل میزنه) ولی من اینکه...
  8. بهار نارنج

    {دلخوری هایی که به جا ماند}

    از دِل که این هَمه به تو دل بَست دلخورم...
  9. ابتـهاج

    °~ دلبر جانم ~°

    میخواهـم ؛ ڪمی در فنجانت شعـر بریزم بنوش و عاشق‌تر شو بهانہ نڪَیـر دوستم بـدار من در معبد چشم‌هایت عشــق را ستایش میڪنم هر روز ..!!
  10. نازلـی

    |آیدای بی شاملو|

    اونجا که شاملو میگه: [و جز اینم هنری نیست، که آشیان تو باشم]
  11. AYDAW

    |همسفر|

    ما ب در میگم چون نمیتونیم ب دیوار نگا کنیم چشاش قشنگه!
  12. Monji

    مجموعه اشعار نجواهای یک دیوانه شبگرد| شاعر BlueFighter

    چو باز آیی به بالینم تمام شهر می‌خندد...
  13. آناشید

    [دلتنگی]

    شب ها که دلتنگت میشوم از این شانه به آن شانه فقط غَلت میزنم... مثلِ یک ماهىِ جدا شده از دریا باید ببینى جان دادنم را... علی قاضی نظام
  14. ج

    اتمام یافته رمان کوتاه پریماه | Negin کاربر انجمن کافه نویسندگان

  15. L

    [مَـــــــــردِ مَـــن♡]

    سالها بعد قهرمان فیلم کسی نیست که شهری را از دست هیولای غول پیکر نجات دهد به تنهایی از عجیب ترین زندان ها فرار کند و یا یک تنه ارتشی را حریف باشد… سالها بعد قهرمان قصه کسی است که “جرات” می کند و میان “آدم ها” “عاشق” می شود… نادر ابراهیمی
  16. ن

    دلنوشته [ سید علی صالحی ]

    کاش اینجا بودی ؛ همین کنار خودم و من یادم می رفت که ، خسته ام ، خرابم ، ویرانم ... - سید‌علی‌صالحی -
  17. نازلـی

    شعر ┘ لاژِورد └

    که می با دیگری خورده‌ست و با من سر گران دارد #حافظ
  18. دختر خوشگل انجمن

    در حال تایپ رمان کوتاه هویت خونین | KIAnaz

    ****** از رستوران بیرون آمدیم. افتاده راه می‌رفتم و بی‌حوصله اطرافم را نگاه می‌کردم. از کنار بستی فروشی رد می‌شدیم. نگاهی عمیق به بستنی‌ها انداختم و بیخیال به راهم ادامه دادم. صدای برایان حواسم را جمع‌تر کرد. - بستنی می‌خوری؟ نگاهش کردم و به نشانه‌ی نه سرم را تکان دادم. دیگر چیزی نگفت و به...
  19. نازلـی

    دلنوشته‌های تنهایی من | انجمن کافه نویسندگان

    انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان هیچ کاری بی معنی تر از این نیست که بخواهی برای کسی که برایش مهم نیستی از خودت بگویی ...
عقب
بالا پایین