تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
برگزاری برنامه‌های ترویج کتابخوانی با رویکرد مجازی


برگزاری برنامه‌های ترویج کتابخوانی با رویکرد مجازی


مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه‎ریزی‎های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر ستاد هماهنگی شهرها و روستاهای دوستدار کتاب از برگزاری هفتمین دوره جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب و انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران با رویکرد فضای مجازی خبر داد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ابراهیم حیدری درباره برگزاری نخستین جلسه شورای برنامه‌ریزی رویدادهای ترویج کتابخوانی با اعلام این خبر، گفت: فراخوان این برنامه در حال بازنگری است و در اول مهرماه اعلام سراسری خواهد شد و مراسم اختتامیه آن نیز طبق جدول زمان‌بندی اسفندماه برگزار خواهد شد و برگزیدگان معرفی خواهند شد.
او همچنین از تمدید دوره پایتختی کتاب شیراز خبر داد و گفت: با توجه به بررسی‌های انجام‌شده توسط دبیرخانه ستاد هماهنگی شهرها و روستاهای دوستدار کتاب، گزارش‌های دریافتی و درخواست مسئولین فرهنگی شهر شیراز مبنی بر تمدید دوره پایتختی کتاب شیراز به دلیل شرایط به‌وجودآمده بر اثر شیوع کووید ۱۹، همین‌طور بحث و بررسی در جلسه شورای برنامه‌ریزی و موافقت معاون محترم امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مقرر شد پایتختی شهر شیراز تا آخر شهریور ۱۴۰۰ تمدید شود.
دبیر ستاد هماهنگی شهرها و روستاهای دوستدار کتاب همچنین تصریح کرد: در این مدت شیراز ضمن توجه به برنامه‌های زیرساختی ارائه‌شده برای پایتختی کتاب، بخش عمده‌ای از فعالیت‌های ترویجی خود را به‌صورت مجازی برگزار خواهد کرد و گزارش سه‌ماهه از میزان پیشرفت برنامه‌ها را به اعضای شورا و دبیرخانه اعلام خواهد کرد. اعضای شورا نیز بازدیدی از این شهر برای میزان پیشرفت برنامه‌ها انجام خواهند داد. همچنین فراخوان هفتمین دوره پایتخت کتاب ایران آذرماه اعلام و مراسم اختتامیه آن شهریورماه ۱۴۰۰ برگزار خواهد شد.

بر اساس این گزارش، این جلسه با حضور با حضور ابراهیم حیدری، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اسماعیل زیارتی، رئیس مرکز مطالعات شهری و روستایی سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های وزارت کشور، محمود آموزگار، نائب رئیس اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران، رضا برزگر، معاون دفتر فرهنگی و اجتماعی معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری، فریبرز خسروی، رئیس هیئت‌مدیره انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی، ابراهیم آشتیانی، مدیرکل امور فرهنگی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، مهدی حشمتی، معاون ترویج کتاب‌خوانی دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی و سجاد جمشیدیان عضو شورا برگزار شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
پویش ادبی «کاروان آفتاب» فراخوان داد.



به گزارش ایسنا، این پویش ویژه کودکان و نوجوانان ۱۰ تا ۱۸ سال در بخش‌های شعر و داستان کوتاه و با موضوع قیام عاشورا، خانواده، امید، ایثار و فداکاری و موضوع آزاد برگزار می‌شود.

علاقه‌مندان برای ثبت‌نام و شرکت در این پویش، باید به پایگاه اینترنتی www.artfest.ir مراجعه کرده و سپس آثار خود را که حداکثر در یک صفحه تایپ شده، تا تاریخ هفتم مهرماه بارگذاری کنند. هر فرد می‌تواند به صورت همزمان در هر دو بخش شعر و داستان شرکت کند.

جوایز برگزیدگان و استعدادهای ادبی به این شرح اعلام شده است: عضویت کارگاه‌های ادبی «مکتب‌خانه مهر»، شرکت در دوره‌های آموزش مجازی و چاپ آثار برگزیدگان دوره‌های آموزشی در ماهنامه « مکتب‌خانه مهر».
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
بررسی «نقش زنان در نهضت امام حسین (ع)»


بررسی «نقش زنان در نهضت امام حسین (ع)»


نشست بررسی «نقش زنان در نهضت امام حسین (ع)؛ با تاکید بر کتاب زنان ائمه معصومین و زنان با ائمه معصومین» به صورت مجازی برگزار می‌شود.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موسسه خانه‌کتاب و ادبیات ایران، نشست «نقش زنان در نهضت امام حسین (ع)؛ با تاکید بر کتاب زنان ائمه معصومین و زنان با ائمه معصومین» در ساعت ۱۱ روز سه‌شنبه (چهارم شهریورماه) با حضور دکتر مرضیه محمدزاده توسط موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در سرای اهل قلم به صورت مجازی برگزار می‌شود.
در معرفی کتاب «زنان ائمه معصومین و زنان با ائمه معصومین» عنوان شده است: این کتاب در دو فصل تدوین شده است؛ فصل اول با نام «زنان ائمه معصومین(علیهم السّلام)» به بررسی شرح زندگانی همسران آن بزرگواران پرداخته و در ۱۱ بخش به شرح احوال و زندگی همسران یکی از امامان می‌پردازد. فصل دوم این کتاب با عنوان «زنان با ائمه معصومین(علیهم السّلام)» در ۱۲ بخش به شرح زندگانی دختران و اصحاب هریک از امامان پرداخته است.
این برنامه به صورت زنده از اینستاگرام موسسه خانه ‌کتاب و ادبیات ایران به نشانی khaneyeketab@ پخش می‌شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
مسابقه متن‌خوانی رمان «بینوایان»


مسابقه متن‌خوانی رمان «بینوایان»


معاونت فرهنگی سازمان جهاد دانشگاهی تهران جزئیات شرکت در مسابقه متن‌خوانی رمان «بینوایان» اثر ویکتور هوگو را اعلام کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از سازمان جهاد دانشگاهی تهران، بر اساس آئین‌نامه و ضوابط تعیین‌شده، این مسابقه به‌صورت فردی برگزار می‌شود و هر نفر مجاز به ارسال یک اثر است؛ اثر ارسالی باید در قالب فرمت MP۳ باشد.
اثر باید در مدت ۲ تا ۳ دقیقه تنظیم شده باشد و شرکت‌کنندگان می‌توانند در تولید اثر صوتی خود از افکت‌های صوتی استفاده کنند.
متن انتخاب‌شده باید بخشی از کتاب بینوایان معرفی‌شده در مسابقه کتابخوانی هشت بهشت از انتشارات امیرکبیر باشد که نسخه الکترونیکی آن قابل دسترسی است.
شرکت‌کنندگان در مسابقه متن‌خوانی باید به همراه آثار ارسالی خود بخش انتخاب‌شده از این کتاب را ذکر کنند.
براساس ضوابط تعیین‌شده، آثار ارسالی پس از داوری برای استفاده عموم بر روی سایت BookRC.ir قرار خواهد گرفت و یا در صفحه اینستاگرام با ذکر نام صاحب اثر از آن استفاده خواهد شد و همه آثاری که شرایط عمومی را رعایت کرده باشند در قرعه‌کشی اثر برگزیده شرکت خواهند کرد.
انتخاب متن ارزشمند حاوی پیام از کتاب بینوایان و رعایت اصول اولیه متن‌خوانی از شرایط عمومی این مسابقه است.
به نفرات برگزیده جوایزی اعطا می‌شود و مهلت ارسال آثار به نشانی farhangijut@chmail.ir تا ۳۰ شهریورماه ۹۹ تعیین شده است.
شرکت برای عموم آزاد است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
مُد در ادبیات چه زمانی بد است؟


مُد در ادبیات چه زمانی بد است؟


مهدی رجبی با بیان این‌که مُد در ادبیات موضوع بحران‌زایی نیست و به خودی خود ایرادی ندارد می‌گوید: مد یا یک قالب ادبی زمانی بد است که شما از محتوا تهی شوید.

این نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایسنا، درباره تبعیت ادبیات از مُد، اظهار کرد: باید ابتدا مد را تعریف کنیم و بگوییم آیا خوب است یا نه؟ و از طرف دیگر باید توجه کنیم که خودمان چه قالب‌های جدیدی داریم که دیگران ندارند و الان داشته‌های‌مان را نادیده گرفته و سراغ آن‌ها رفته‌ایم. اگر نداشته باشیم پس ما هم مثل تمام جهان نیازمند جریان‌های تازه‌ایم. با این حساب ممکن است در دوره‌ای انواع فانتزی‌ مطرح بشود یا در مقطعی هم رئالیسم جادویی یا فرم‌های داستانی دیگر.
او افزود: البته در بخش ادبیات کودک و نوجوان جریان متفاوت بوده است و خیلی از مد تبعیت نکرده. ولی در بخش بزرگسالان در دوره‌ای مثلا ریموند کارور مطرح شد و همه شروع کردند شبیه کارور بنویسند؛ داستان‌های مینی‌مالیستی ساده یا جریانی خانوادگی که ظاهر ساده‌ای دارد اما در زیرمتن و پس‌زمینه پیچیده است. یک‌سری کتاب هم نوشته شد موفق و ناموفق، ولی به هر حال جریانی گذرا بود. به نظرم ادبیات هم یک سیر تکاملی دارد و مدام در حال تغییر است. در موسیقی هم همین‌طور است؛ مثلا در دنیا هیپ‌هاپ مد شد که بعد هیپ‌هاپ عربی و فارسی و سوئدی و... آمد و حتی فرم‌های اعتراضی هم پیدا کرد، در صورتی که ریشه آمریکایی آفریقایی داشت. ادبیات هم همین‌طور است و مدام و مستمر تاثیر می‌پذیرد و تاثیر می‌گذارد.
رجبی با بیان ‌این‌که مُد موضوعی گذراست، گفت: مد یا فرم‌های ادبی جدید چیز هولناکی ندارد که بگوییم «وای‌ چه اتفاقی می‌افتد». مد یا یک قالب ادبی زمانی بد است که شما از محتوا تهی شوید و فقط از پوسته تبعیت کنید، وگرنه به خودی خود ایرادی ندارد. متاسفانه خیلی وقت‌ها این اتفاق می‌افتد که نویسنده ابتدا قالب را پیدا می‌کند و می‌خواهد درون آن چیزی بریزد، نتیجه این شیوه مفید و اثرگذار نخواهد بود زیرا زیرساخت ادبیات تفکر است و اگر زیرساخت فکری نباشد، فرد اندیشه را نشناسد و برایش درونی و ملموس نباشد بی‌حاصل است که مثلا پست‌مدرن بنویسد یا از روایت‌های وارونه و پیچ در پیچ بهره ببرد تا حواس مخاطب را از بی‌محتوا بودن اثرش پرت کند. مخاطب هم خواهد فهمید او حرفی برای گفتن ندارد. اما زمانی نویسنده می‌گوید من حرف مهمی دارم و فکر می‌کنم اگر آن را در قالب و فرم شعر سعدی بگویم اثرگذاری لازم را برای مخاطب ندارد، پس آن را در یک فرم جدید با غنای بیشتر و به‌روزشده و با توجه به وقایعی که با آن مواجه هستیم، بگویم.
نویسنده مجموعه «بردیا و گولاخ‌ها» خاطرنشان کرد: درست است که موضوعاتی مانند عشق، دوستی و فداکاری چیزهای کلی‌ هستند که در ذات بشر است و دائما تکرار می‌شود اما اگر یک قالب کافی بود سعدی و حافظ کفایت می‌کردند و لازم نبود کسی ادبیات تولید کند و شاعران جدیدی بیایند. اما به تناسب روز، ارتباطات، تکنولوژی و تعریف مفاهیم فرهنگی، هنرمندان از قالب‌های متفاوت استفاده می‌کنند که در ذات خود هیچ ایرادی ندارد. اما زمانی که مخاطب می‌خواند و می‌گوید «خب که چی» یعنی قالب به داستان تحمیل شده و تکمیل‌کننده‌ محتوا نیست. اما زمانی می‌شود که شخصی مانند موراکامی قصه‌ای را درباره پسر ۱۵ساله‌ای که از خانه بیرون می‌زند و وارد سفر اودیسه‌وار می‌شود می‌نویسد و «کافکا در کرانه» را به‌وجود می‌آورد. نوجوانی که مسیر بلوغ را طی می‌کند، از خانواده جدا شده و به دنبال هویت خود است. بعد حتی خود شخصیت داستان، فرم روایت خود را انتخاب می‌کند و مثلا در این رمان چیزی پدید می‌آید بین رئالیسم جادویی و سوررئالیسم و گاهی حتی پست‌مدرنیسم. اما اگر ما ادایش را دربیاوریم و بدون اندیشه و ایده تازه از آن قالب استفاده کنیم، مخاطب سرخورده می‌شود و کتاب را کنار می‌گذارد. به نظر من وظیفه اول نویسنده یافتن اندیشه و داشتن دغدغه است. او در ابتدا باید ببیند چه چیزی در جامعه و فرهنگش به معضل تبدیل شده است. مثلا می‌بینیم بچه‌ها در برابر مسائل اجتماعی چون اعتیاد آسیب‌پذیرند. درباره‌اش تحقیق می‌کنیم و به نگاه شخصی خودمان می‌رسیم و بعد می‌گوییم از فلان قالب می‌توانم استفاده کنم. یعنی اول به فکر برسم، ریشه‌هایش را پیدا کنم و بعد بگویم شاید بشود در قالب فانتزی گفت. در این صورت مدی هم در کار نیست.
او هچنین با بیان این‌که همه چیز در حال تکرار است و عملا چیز جدیدی نداریم، گفت: هرکسی از زاویه‌ای به موضوع نگاه می‌کند. ما در گنجینه ادبیات فارسی‌مان متن‌هایی داریم که سرشار از فانتزی است، چیزهای عجیبی که آدم حیرت می‌کند؛ مثلا ما در شاهنامه اسفندیار رویین‌تن را داریم که اگر تیر در چشمش بخورد از پا درمی‌آید در حالی که این‌ها در عالم واقعیت وجود ندارد. فردوسی به فراخور ذات زمانه خود و نگاه مردم این فانتزی را به صورت شعرهایی درآورده که می‌دانسته نقل و خوانده می‌شوند. الان ما ترجیح می‌دهیم همان حرف‌های ناب را در قالبی جدید مثل رمان بگوییم. ما چیزی به عنوان رمان در ایران نداشتیم و یک پدیده‌ کاملا وارداتی است. ادبیات ما غنایی بوده، ما فرم رمان را از اروپا گرفته‌ایم، پس یعنی ما تابع مد بودیم و اشتباه کردیم رمان نوشتیم؟ خیر. ما تابع مد نبودیم بلکه فکر کردیم رمان هم قالبی است برای بیان اندیشه و فرهنگ‌مان.
رجبی تأکید کرد: ادبیات تعریف واحدی ندارد که بگوید این‌طور یا آن‌گونه بنویسید، این ادبیات بعد از مدت کوتاهی رنگ کهنگی می‌گیرد. ادبیات به پویایی ذهن، هوشمندی، شاخک تیز و مشاهده‌گری نیاز دارد. به نویسنده‌ای که بتواند بین فرم و محتوا تعامل و پیوند سازنده برقرار کند. در این صورت فرم‌ها و مدهای نو تهدیدگر چیزی نخواهند بود و به گسترده کردن دایره‌ مخاطبان کمک خواهند کرد.
انتهای پیام
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
حذف عکس ۲ دختر به‌جای حذف ۳ صفر!


حذف عکس ۲ دختر به‌جای حذف ۳ صفر!


خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) _ طنز روز

فرزین پور محبی

«نمایش در یک پرده»
صحنه جلسه مهم مسئولین دلسوز با موضوع «خروج از بحران فعلی تحریم، تورم و هزار درد و مرض و گیر و گور دیگر» را نشان می‌دهد.
  • روزبه‌روز داره از ارزش پول ملی‌مون کم می‌شه؛ چی کار کنیم؟
  • چطوره سه تا صفر از واحد پول کم کنیم؟
  • آفرین؛ چرا به فکر خودم نرسیده بود...این‌طوری هم ارزش پول ما کم نمی‌شه هم روی دلار آمریکا کم می‌شه!
  • البته قربان، با این کار، بازم چیزی از ارزش‌های دلار کم نمی‌شه‌ها!
  • خب؛ پس چهار تا صفر کم کنید! بعد از این هم، وقتی می‌خواهیم به بچه‌هامون در خارجه ارز بفرستیم دیگه لازم نیست با یه گونی تراول بریم بانک؛ هر چند کشورمون خیلی امن و امانه اما بازم احتیاط شرط عقله ...
  • حاضرین در جمع: احسنت، احسنت... بازم احسنت
  • پس تصویب شد ... این طرح رو بفرستید برای اجرا
یک ماه بعد
  • راستی کسی خبر داره نتیجه اون مصوبه طلایی یک ماه قبل‌مون چی شد؟ بالاخره سه تا صفر کم شد یا چهار تا؟ اون‌قدر گرفتاری هست که پاک یادم رفته بود پیگیری کنم!
  • قربان نه سه تا صفر کم شد نه چهار تا... به‌جای صفرها، عکس دو تا دختر از جلد کتاب ریاضی سوم دبستان حذف شد!
  • ای بابا ... خیلی خب؛ یک کارگروه کشف و تحفص و پیگیری تشکیل بدین و به مردم بگید همه چیز در اسرع وقت بررسی و با مسببان این کار برخورد خواهد شد. در ضمن حق‌الزحمه بچه‌های کارگروه فراموش نشه!
  • اما خیلی هم بد نشد؛ قربان!
  • چطور؟
  • الان دیگه کسی اصلا به فکر بالا و پایین رفتن دلار نیست. همه دلار و سکه و هزار درد و مرض دیگه‌شون رو ول کردند و دارند به‌خاطر حذف اون عکس‌ها کلی مطلب می‌ذارند و با بیانیه‌های شدیداللحن این اقدام رو محکوم می‌کنند!
  • واقعا؟! چه جالب!
  • همیشه می‌گن: هر وقت دندون‌تون درد گرفت اون‌قدر انگشت‌تون رو فشار بدید تا درد دندون رو فراموش کنید ... در ضمن کلی هم صرفه‌جویی شد و دیگه لازم نیست اسکناس‌های بدون صفر چاپ کنیم!
  • آفرین ... پس به‌جای تشکیل اون کارگروه یک مراسم بگیرید برای قدردانی از خودت و کسانی که این صرفه‌جویی ارزی رو کردند. اما اسم مراسم رو بگذارید تفکیک جنسیتی سر وقت، نه بگذارید پیشگیری از یک فساد اخلاقی سازماندهی‌شده ... نه نه بگذارید: مقابله با سند ۲۰۲۰.
انتهای پیام
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
نویسنده‌هایی که ادا درمی‌آورند


نویسنده‌هایی که ادا درمی‌آورند


کیوان ارزاقی با بیان این‌که ادبیات ما ادبیات فقیری است می‌گوید: چیزی که در این چند سال‌ها دیده‌ام، اگر مُد و جریانی اتفاق افتاده به این سمت رفته که ادا اصولی دربیاورند.

این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا، درباره تبعیت ادبیات از مُد اظهار کرد: ابتدا باید تعریفی از مُد داشته باشیم؛ زمانی که تبِ چیزی بین مردم رایج می‌شود به نوعی مد است، از لباس و پوشاک گرفته تا مو، موسیقی و فیلم و ادبیات. به‌نظرم «مُد» فی‌نفسه نمی‌تواند چیز بدی باشد. اما وقتی در فرهنگ ایرانی درباره مد صحبت می‌کنیم بار منفی‌اش بیشتر از بار مثبتش است.
او سپس با بیان این‌که مد می‌تواند جریان‌ساز باشد، گفت: بعد از جنگ جهانی اول و دوم در اروپا، بحث پوچ‌گرایی مانند یک موج راه افتاد و چیزی شبیه مد شد که آدم‌ها در را*بطه با پوچ‌گرایی بنویسند و از دل آن کتاب‌های خوبی بیرون آمد. دلیل این موضوع، این بود که با مقتضیات آن روز اروپا متناسب بود؛ اما شاید امروز چنین چیزی جواب ندهد. در واقع می‌توان گفت مد می‌تواند هم مثبت باشد هم منفی.
ارزاقی در ادامه بیان کرد: به‌نظرم در ادبیات فقیر و بی‌جان ایران، مُد نمی‌تواند نه خیلی مثبت باشد و نه خیلی منفی. ادبیات ما ادبیات فقیری است. چیزی که در این چند سال‌ها دیده‌ام، اگر مد و جریانی اتفاق افتاده به این سمت رفته که ادا اصولی دربیاورند. این‌طور نبوده که منِ نویسنده داستانی بنویسم و به این فکر کنم که داستانم در فلان قالب ادبی قرار بگیرد. اگر حس کنم داستانم می‌تواند در قالب رئالیسم جادویی باشد، مقتضیات زمان و مکان این اجازه را به من می‌دهد که در این قالب بنویسم. اگر همه بخواهند از رئالیسم جادویی که در آمریکای جنوبی شکل گرفته و باب شده تبعیت کنند، قاعدتا نمی‌تواند چیز خوبی باشد زیرا فرهنگ، موسیقی و نگاه آن‌ها با شرق آسیا و ما متفاوت است. اگر رئالیسم جادویی در آن‌جا شکل می‌گیرد در واقع بخشی از زندگی آن‌ها را تشکیل می‌دهد و اگر ما بخواهیم عینا آن را جلو ببریم، به جواب درستی نمی‌رسیم. البته امکان دارد یکی از دوستان نویسنده داستانی را در قالب رئالیسم جادویی بنویسد و موفق هم شود.
نویسنده «سرزمین نوچ» و «زندگی منفی یک» خاطرنشان کرد: فکر می‌کنم مد در هر قالبی که باشد باید بتواند نیازهای روز جامعه را پاسخ دهد. اگر من به عنوان نویسنده بخواهم در قالب مد بنویسم، ایرادی ندارد، اما باید بتوانم به دغدغه‌های خودم و جامعه در قالب داستانی که می‌نویسم، پاسخ‌گو باشم.
او در پایان گفت: دغدغه نویسنده و مخاطب ایرانی همان دغدغه‌ مردم اروپایی نیست؛ میلان کوندرا چیزی می‌نویسد و مد می‌شود، اگر من هم بخواهم با همان روند جلو بروم، جواب نخواهم گرفت. اگر در آمریکا جریانی شکل گرفته و استقبال بسیار زیادی از آن شده و کتاب در آن‌جا توانسته جواب بدهد، امکان دارد اگر آن را به ایران بیاوریم جواب بدهد یا ندهد. اما قاعدتاً نگاه ما، مسائل اقتصادی و اجتماعی‌مان با آن‌ها خیلی متفاوت است. در بحث اجتماعی، عمده مردم ما دچار غم نان هستند و رشد توسعه فردی به آن شکلی که در جوامع اروپایی می‌بینیم، شکل نگرفته است. بنابراین شما باید با شکل و شمایلی بنویسید که مخاطب هم ارتباط برقرار کند. در خیلی از مواقع عینا پیاده کردن جواب نمی‌دهد و نیاز دارد که ما آن را بومی‌سازی و ایرانیزه کنیم، یعنی نیاز جامعه را بشناسیم و با آن شکل و شمایل ببینیم.
انتهای پیام







 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
مسابقه کتاب‌خوانی سه‌دقیقه‌ای «هفته دفاع مقدس» از امروز آغاز می‌شود


مسابقه کتاب‌خوانی سه‌دقیقه‌ای «هفته دفاع مقدس» از امروز آغاز می‌شود


مسابقه کتاب‌خوانی مجازی «سه دقیقه با کتاب» به مناسبت هفته دفاع مقدس از امروز (دوشنبه) با محوریت کتاب «دایره‌المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق» برگزار می‌شود.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی، این مسابقه از امروز (دوشنبه، ۳۱ شهریور) به مدت یک هفته برگزار می‌شود و علاقه‌مندان برای شرکت در آن می‌توانند به صفحه اینستاگرامی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی به نشانی Login • Instagram یا کانال پیام‌رسان این سازمان به نشانی انتشارات جهاددانشگاهي مراجعه کنند.
در این مسابقه هر روز بخش هایی از متن کتاب «دایره‌المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق» به همراه یک سوال از بخش مربوطه در صفحات اینستاگرام و پیام‌رسان سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی منتشر خواهد شد و شرکت‌کنندگان از ساعت ۱۵ عصر هر روز به مدت ۲۴ ساعت فرصت دارند تا پاسخ خود را ارسال کنند. ارسال پاسخ در صفحه اینستاگرامی از طریق دایرکت و در فضای تلگرام از طریق نشانی Telegram – a new era of messaging انجام می‌شود.
جایزه روزانه این مسابقه، بن کتاب به ارزش ۵۰۰ هزار ریال است که به قید قرعه به شرکت‌کننده‌ای که به سوال مسابقه پاسخ صحیح داده باشد، تعلق می‌گیرد. اعلام برندگان از طریق صفحه اینستاگرامی و کانال تلگرامی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی انجام می‌شود.
علاقه‌مندان برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند با دبیرخانه این مسابقات به شماره ۶۶۹۷۱۱۸۴ تماس حاصل کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
روایتی درباره حسین منزوی


روایتی درباره حسین منزوی


علیرضا حنیفی با بیان خاطراتی از هم‌نشینی با حسین منزوی می‌گوید: از این‌که در عین حال که قدر شعرش را می‌دانستند اما به خودش بها نمی‌دادند، خیلی ناراضی بود و همیشه گوشه و کنارِ صحبت‌هایش این را می‌گفت.

یکم مهرماه امسال هفتادوچهارمین زادروز حسین منزوی، شاعر و غزل‌سرای معاصر است. به این مناسبت علیرضا حنیفی (شاعر و دندانپزشک) در گفت‌وگویی با ایسنا، از چگونگی آشنایی خود با حسین منزوی و هم‌نشینی با او در محفل‌های شعری روایت می‌کند؛ او از آن‌چه منزوی از آن ناراضی بود، مناعت طبع این شاعر و آخرین دیدارهایش با او می‌گوید.

منزوی آدمی عاطفی و خاکی‌ بود
حنیفی درباره نحوه آشنایی خود با حسین منزوی بیان می‌کند: آشنایی‌مان از آن‌جا بود که یکی، دو تا از دوستان در فرهنگسرای اندیشه حدود سال ۷۴ با او آشنا شدند. بعد از آن بچه‌ها با او قرار می‌گذاشتند و او به منزل ما آمد و به همین شکل شد که دفعات زیادی به مدت طولانی به منزل ما می‌آمد. او زمان طولانی‌ای را در اختیار می‌گذاشت، با این‌که امروزه شاعری در حد حسین منزوی را بیشتر از پنج دقیقه نمی‌توان دید؛ ولی او آن زمان مثلا از ساعت چهار بعدازظهر می‌آمد و گاهی حتی فردا صبح می‌رفت. با او از همه چیز صحبت می‌شد و محور همه چیز هم شعر بود.
حنیفی می‌افزاید: منزوی سال ۸۳ فوت کرد و من از سال ۷۹ که دیگر از حالت دانشجویی درآمدم و مشغول به کار شدم، کمتر او را دیدم. برای همین چهار، پنج سال آخر عمرش خیلی او را ندیدم و آخرین ملاقات من با او حدود سال ۸۰ بود.
او با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی حسین منزوی می‌گوید: یکی از ویژگی‌های منزوی این بود که خیلی آدم عاطفی‌ و البته خیلی هم خاکی بود.
61736561.png

معیارهایش را به جایگاه بهتر نمی‌فروخت
علیرضا حنیفی با بیان این‌که "آن زمان بزرگی او را به نسبت شاعران دیگر درک نمی‌کردیم" اظهار می‌کند: من همان موقع هم معتقد بودم که حسین منزوی در شعر کلاسیک بهترین است، همین حالا هم این اعتقاد را دارم، اما به اندازه حالا بزرگی او را به نسبت شاعران دیگر درک نمی‌کردیم و قدر نمی‌دانستیم. آن موقع بیشتر این حالت بود که محفلی ادبی شکل می‌گرفت و ما می‌توانستیم از نزدیک با ایشان و ساعت‌های طولانی کنار یکدیگر باشیم، این‌ها بیشتر برای ما جذابیت داشت. در عین حال که می‌دانستیم شعر او خیلی خوب است اما متاسفانه مثل چیزی که حالا می‌دانیم نبود.
او می‌گوید که در مراوده با حسین منزوی هر سوالی را می‌شد از او بپرسید و این‌طور نبود که حتی مسائل شخصی‌اش را نگوید و اهل مخفی کردن باشد.
حنیفی همچنین بیان می‌کند: آن زمان از این‌که در عین حال که قدر شعرش را می‌دانستند اما به خودش بها نمی‌دادند، خیلی ناراضی بود و همیشه گوشه و کنار صحبت‌هایش این را می‌گفت؛ مصداق این شعرش است که «مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من/ که جز ملال نصیبی نمی‌برید از من/ زمین سوخته‌ام ناامید و بی‌برکت/ که جز مراتع نفرت نمی‌چرید از من»؛ این فضا خیلی در حرف‌هایش نمایان بود. البته مناعت طبع داشت، نه این‌که مدام به زبان بیاورد اما در تحلیل‌هایی که از فضاهای ادبی می‌آورد، به این مسئله گوشه و کنایه می‌زد.
او در ادامه می‌افزاید: منزوی طبعی داشت که همه این‌ها را به هیچ می‌فروخت. این‌طور هم بود که این چیزها برایش ارزش چندانی نداشت. می‌دانست اگر یک ذره با استمدادتر و منطبق با معیارهای روز رفتار کند و در هنجارهای حکومتی و اجتماعی قرار بگیرد، وضعیتش متحول می‌شود و جایگاهش بالا می‌رود ولی به خاطر حالت طغیان‌گری‌ای که ذاتا داشت که بخشی از آن از آزادگی‌اش بود، اعتنا نمی‌کرد و می‌گفت که «من همین‌طور راحتم» و در واقع معیارهای خودش را به این‌که بخواهد جایگاه بهتری پیدا کند نمی‌فروخت.

بهترین شاعران از نگاه حسین منزوی
حنیفی درباره نظر حسین منزوی درباره شعر نیمایی و سپید زمان خودش بیان می‌کند: شعر سپید اصلا محل بحث ما نبود، چون شعر سپید در دهه‌های اخیر بیشتر زیاد شده است. بحث ما بیشتر در حوزه شعر کلاسیک بود.
این شاعر با اشاره به خاطره‌ای می‌گوید: یک بار من با او تنها بودم، از او خواستم تا ۱۰ شاعری را که به نظرش بهترین شاعران امروز هستند برای من بنویسد. هیچ وقت فکر نمی‌کردم این مطلب این‌قدر مهم باشد و آن برگه را هم نگه نداشتم. اسم‌هایی که یادم هست این‌ها بودند: قیصر امین‌پور، سیدحسن حسینی و یوسفعلی میرشکاک را از نسل معاصرتر نام بود و از قدیمی‌ترها هم منوچهر آتشی، هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شفیعی‌کدکنی را نوشت و دست آخر به من گفت که «بذار اسم خودمم بنویسم». عماد خراسانی را هم که خیلی دوست داشت به همراه منوچهر نیستانی در این لیست نوشت.
او در ادامه می‌گوید: حتی بعضی وقت‌ها درباره مضمون شعرهایش از او سوال می‌کردم و به او می‌گفتم که این را برای کنش و واکنش‌هایی گفته‌اید، گاهی تایید می‌کرد و توضیحاتی هم می‌داد که نمی‌شود گفت.

از شعر کسی الکی تعریف نمی‌کرد
علیرضا حنیفی از آخرین دیدارهایش با حسین منزوی می‌گوید: یک‌بار از تلفن عمومی به منزل ما زنگ زد و گفت که «من نزدیک سینما عصر جدید هستم و از من خواست پیش او بروم»، من رفتم و دو شعر جدید هم که گفته بودم برایش خواندم. اصلا تعارف نداشت، گفت که «این‌ها اصلا به درد نمی‌خورد»، رودربایستی نداشت که چون با کسی می‌پلکد بگوید که شعر او خوب است؛ تعریف الکی نمی‌کرد.
او می‌افزاید: بعد که من مشغول به کار شدم یک بار به من زنگ زد و گفت که می‌خواهد دندان‌هایش را درست کنم. به مطبم آمد و من دندان‌هایش را معاینه کردم. چون تازه‌کار بودم، برایم کیس خیلی سختی بود چون سنش بالا بود و کارش خیلی پیچیده. آن شب من کار جزئی‌ای انجام دادم و او رفت و من دیدم اصلا بلد نیستم کار او را انجام دهم، برای همین دیگر پیگیرش نشدم. خودش هم چون زندگی منظمی نداشت دیگر به من زنگ نزد. پنج، شش ماه بعد به برادرم، مرتضی درباره من خیلی بد و بیراه گفته بود که این به حدود سال ۸۰ مربوط است. بعد از آن از تلویزیون شنیدم که فوت شده، نصف روز از پا افتادم. جمع ما که شامل دکتر عباس سودایی، دکتر کاوه جاسب، دکتر مرتضی نجفی، آقای حسن مستفید و من بودیم، بعد از فارغ‌التحصیلی پراکنده شدیم و از هم پاشیدیم و برخوردها کم شد، اما پیش از آن هر وقت که منزوی می‌آمد، زنگ می‌زد و یکی از ما را پیدا می‌کرد و هر کدام که شرایط پذیرایی از او را داشتیم، جمع‌مان آن‌جا شکل می‌گرفت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,473
12,600
219
حرف‌های ما هنوز ناتمام ؛
تا نگاه می‌کنی:

وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
آی...
ناگهان چقدر زود دیر می‌شود...!

? قیصر امین پور

۸ آبان سالگرد درگذشت قیصر امین پور​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا