همگانی ~تَلَنگُر~

[مـطی]

گنجشک ازباران پرسید:
کارِ تو چیست؟

باران با لطافت جواب داد:
‍‍تلنگر زدن به
انسان هایی که آسمان خدا را از
یاد برده اند..

 

[مـطی]

هوای آدم‌های
"خوش خنده‌ی" زندگیتان را
داشته باشید
اینها خنده‌شان
با تلنگر‍‍ی می‌شکَند ...!

 

[مـطی]

بر درِ خانه صبح
تلنگری بزن تا بتابد بر تو
آفتاب مهربانی ..
چشم بگشا بر دشت و دمن
در آغو*ش بکش شادی و امید را
تا شود بخت و اقبالت بلند
...

 

[مـطی]

تلنگر می زند امشب
کسی بر سقف این خانه
تویی باران؟!!
تویی مهمان ناخوانده
بزن باران...
تو هم زخمی بزن بر زخم این خانه
بزن آهنگ زیبایت
صدای چک چک سازت
میان کاسه خالی
شکنجه می کند امشب
من تنهای زندانی
تو ای باران
از این ویرانه دل بگذر
یقین بیرون این خانه
هزاران دل هوای عاشقی دارند...

 

[مـطی]

هر کدام از ما آدمها
در یک برهه ای از زندگیمون
درگیرآدمهای اشتباهی شدیم ...

نابینا و ناشنوا شدیم ...
گفتند و گوش نکردیم ...
راه درست را پیش پایمان گذاشتند
و بدترین مسیر رو انتخاب کردیم ...
پافشاری کردیم روی آدمِ اشتباهِ زندگیِمان ...
زمین خوردیم و از سر خجالت بلند نشدیم ...
خوابیدیم و زار زار گریه کردیم .......

کافی نیست اینهمه غصه خو*ردن؟
بلند شوید ،
خودتان را بتکانید
و ثابت کنید تغییر کرده اید ...

باور کنید هیچ کس بعد از رفتنِ کسی نمُرده ..!

 

[مـطی]

انسان ها شبیه هم عمر نمی کنند
یکی زندگی می کند یکی تحمّل!
انسان ها شبیه هم تحمّل نمی کنند
یکی تاب می آورد
یکی می شکند!

انسان ها شبیه هم نمی شکنند
یکی از وسط دو نیم می شود
دیگری تکه تکه!

تکه ها شبیه هم نیستند
تکه ای یک قرن عمر میکند
تکه ای
یک روز...!!

قدر همدیگه رو بیشتر بدونیم...

 

[مـطی]

مدرسه که میرفتیم هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم
معلممون میگفت "مواظب باش خودتو جا نذاری"
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم
نمیشه خودمونو جا بذاریم
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم،
توی یه کافه،
توی یه خیابون،
توی یه خاطره
توی یه عکس ...

 

[مـطی]

هیچ دقت کرده اید؟

ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ .

ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺁﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺼﺮﻑ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ .

ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﻣﯿﻮﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﻧﺪ .

ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ .

ﮔﻞ ، ﻋﻄﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻧﻤﯿﺪﻫﺪ .

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ، ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺍﺳﺖ .

پس گذشت وفداکاری قانون طبیعت است

بی قانونی کنی ...

از انرژی مثبت اطرافت محروم خواهی شد ...

 

[مـطی]

۷۰ سال عمر ما چطور می گذرد؟

۲۵ سال آن را می خوابیم.
۸ سال آن را درس می خوانیم.
۶ سال آن را به استراحت می گذرانیم.
۷ سال آن را صرف تعطیلات و تفریح می کنیم.
۵ سال آن را با دیگران صحبت می کنیم.
۴ سال آن را غذا میخوریم.
۳ سال آن را در رفت و آمد می گذرانیم.

بنابراین برای کار موثر ۱۲ سال بیشتر وقت باقی نمی ماند.
پس مواظب زمان اندک خودتان باشید.

 

[مـطی]

چه ظریفانه است خلقت قلب آدمی
به تلنگر‍‍ی می شکند
به لحنی می سوزد
برای دلی می میرد
به نگاهی جان می گیرد
و به یادی می تپد