انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
میخواهند ما را در تنهایی
از این همه حُکمِ هولآور بترسانند،
بیخبر آن که سالهاست
ما با سَرهای بُریدهٔ خود در دست
از دریا گذشتهایم.
این رسمِ رهاییِ ما
از کُند و بَندِ قَلعهٔ بیداد است.
باری
تا نخستین کبوتر از سخاوتِ سپیدهدم
به زیتون زارِ ماه و گهواره برگردد،
خواهی دید آفتاب برای برآمدن
چگونه به روشناییِ فَلَق... فرمان خواهد داد!
انجمن کافه نویسندگان مرجع اصلی دلنوشته های نویسندگان معروف
آخرین ویرایش توسط مدیر: