از تمام تو فقط فاصله ات سهم من است
عشق وا مانده ی بی حوصله ات سهم من است
آنقدر سوختم از فاصله بی تاب شدم
لای صد خاطره گندیدم و مرداب شدم
آه , مرداب شدم , تا که تو دریا بشوی
پای تو آب شدم , تا که تو سرپا بشوی
مو به مو پیر شدم تا تو کنارم باشی
از همه سیر شدم تا کس و کارم باشی
این همه شعر نگفتم که بخوانی , بروی
پای یک مرد زمین خورده نمانی , بروی
- پویا جمشیدی