با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه ی من آمدی
برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
آسوده باش، حالم خوب است
فقط در حیرتم
که از چه هوای رفتن به جائی دور
هی دل بیقرارم را پیِ آن پرنده میخواند!
به خدا من کاری نکردهام
فقط لای نامههائی به ریرا
گلبرگ تازهئی کنار میبوسمت جا نهاده و
بسیار گریستهام