ببین اینجا بحث فدا شدن یا فدا کردن نیست. چون این دوتا برای خودشون یه سرس مقاله ی جداگونه دارن و به گونه های دیگه ای تحریف میشن و من نمیخوام زیاد وارد این بحث بشم اما بحث اصلی در مورد هستش که آدما بعضی مواقع تصمیماتی میگیرن که خیلیا باهاش مخالفن و همین باعث میشه که روابطشون خدشه دار بشه و یا به قول امروزیا از بین بره. ارتباط بین ماهگل و آیرال هم دقیقا همینه و اصلا به این که چرا ایرال خودشو فدا میکنه اما خواهرش نه نداره!
آدم هر چه قدر هم که خوب و مهربون باشه بازم یه جایی اشتباه میکنه...یه جایی قضاوت میشه و یه جایی باید تقاص بده. این قانون زندگیه و هر کاریم که بکنی از گذشته به همین منوال بوده، الان هم همین طوره و آينده هم همین طوری میمونه مگر این که خود آدم بخواد تغییرش بده.
این که آیرال به خواهرش اعتماد داره خیلی خوبه و نکته ی مثبتشه اما اگر بخوای از دید دیگه ای بهش نگاه کنی میفهمی که آیرال بیش از اندازه به خواهرش اعتماد کرده و هنوز هم داره و همین باعث میشه که کم کم بشکنه اما خودش نمیدونه که همچین بلایی داره سرش میاد.
یه مثالی هست که قدیمیا میزنن:"خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند" و این مثال کاملا در مورد آیرال و ماهگل صدق میکنه.
هیچ کس کامل نیست و در کنار خوب بودنش نکات منفی هم داره که شاید الان یکیش همین بیش از حد مهربون بودن آیرال و دومیش هم خیلی ساده بودنشه!