طنز فک و فامیله ما داریم؟

سوتی داییم رو ببینین …

تو فامیل پشت سر ما بحث افتاده بود! داییم میگفت این پسره تو خونه دانشجوییش همه غلطی کرده!! مامان بزرگم شاکی گفت مگه توچیزی دیدی ازش!! داییم گفت نه ولی بچه حلال زاده به داییش میره :))
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
میخواستم اتاقمو جاروبرقی بکشم و در حینش آهنگم گوش کنم! ام پی ۳ مو روشن کردم شروع کردم با جدیت تمام جارو کشیدن بعد ۵ دقیقه مامانم زد رو شونم. هدفونو در آوردم گفتم ، جانم مامان؟! گفت جارو خاموشه!!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به دختر خالم گفتم تل (tel) جدیدتو بده داشته باشم…

خدا شاهــــده

خدا شاهــــده

خدا شاهــــده

تل سرشو از توو مووهاش درعاورده میگه بیا ، مفت خریدم ، تازه رنگای دیگشم داشت!
.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پسر عمم با یه دختره دوس شده بود فک کنم اولین بارش بود؛ میخواستن برن کافی شاپ؛ بهم اس داد گفت چی بخوریم که هم باکلاس باشه هم ارزون؛ من فینگلیش اس دادم moz bastani (موز بستنی) بخور؛ رفته بود هرکافی شاپی پرسیده بود بهش خندیدن گفتن نداریم؛آخرش فهمیدم میگفته موز باستانی دارین؟ یعنی اینا لکه ننگ فامیلنا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خواهر زاده ام کوچیکه … اعصابش خورد بود یه هو برگشت گفت : ای خدااااااا …. بابام میگه چی شده جیگر؟ خواهر زادم با عصبانیت بیشتر به بابام میگه : مگگگگگهههه تو خدایییییییی؟؟؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دیشب داداشم تو خواب هذیان میگفت و جیغ میکشید … رفتم اتاق میبینم بابام بالا سرشه !! میگم خوب بیدارش کن ! میگه بذار کابوسشو ببینه ، اینهمه پول دی وی دی میده فیلم ترسناک میگیره…. بزار سه بعدیشم ببینه

منو میگــی ~~> !!!
.


.

.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دیروز عصری تو اتاقم بودم،داشتم کتاب میخوندم،یهو دیدم مادر بزرگم داره داد میزنه احسان بیا بیا بسیج اومده اونم چندتا صداشونم اومد شنیدم خودم،آقا مارو میگی‌ گفتم ای‌ داد بیداد بسیجی‌ چرا آخه :O

پریدم از اتاق بیرون میگم کجان تو حیاطن؟کجا دیدیشون؟ میگه اینها اینها موبایلت رو میز برات بسیج اومده

من :| :| :|

مامان بزرگ : چیییه ؟؟؟؟؟؟؟؟

مامان بزرگ داریــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!!!؟
.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مامانم ۲ ماهه به همه گفته خطش سوخته…رفتم نگاه کردم دیدم سیم کارتشو برعکس انداخته تو گوشی !!! آخرشم برگشته میگه همش تقصیر توئه بس که با گوشیم ور میری !

فک و فامیله داریم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بچه بودم بابام منو برده بود شهر بازی سوار تاب زنجیری شده بودیم ، هنوز دور نگرفته بود دستگاه که دیدم بابام داره از ترس داد و هوار میکنه..طرف نگه داشته دستگاهو به بابام میگه چی شده ؟ میگه این پسر من میترسه مارو پیاده کن !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
( با اجازه داروین جان که من پست گذاشتم توی تاپیکت و بابت نگفتن معذرت میخوام )
پدربه دختر:پاشو دخترم یه لیوان آب واسه بابا بیار

دختر:ول کن بابا دارم تلویزیون میبینم. حال ندارم

دختر کوچیکتر:بابا ولش کن این خیلی بی تربیته پاشو برو خودت بخور

برای منم بیار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شب تولدم، شروع کردم به باز کردن کادوها

به کادوی بابام که رسیدم دیدم یه پاکته که درش بازه

توشو که نگاه کردم دیدم نوشته:

هشتاد هزار تومنی رو که سه ماه پیش گرفتی، نمی خواد برگردونی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هروقت دنبال باباتون گشتین پیداش نکردین موبایلشم جواب نمیداد
برین خیابون یه سیگار روشن کنین
اونوقت خودش صاف میاد جلوتون می ایسته
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو خونه ی ما همیشه من “در” بودم و داداشم “دیوار”
چون همیشه به من زدن که اون بشنوه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان
از بیرون اومدم خونه دیدم خواهرم پشت سیستم نشسته داره بازی می کنه
بهش می گم : داری پرندگان خشمگین بازی می کنی؟
می گه : نه احمق دارم angry birds بازی می کنم
اینم فک و فامیله ما داریم ؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان

برادرم اومده میگه : روزه ای ؟
من : چرا نباید نباشم ؟
برادرم : آخه الان تو رساله خواندم روزه به معلول های ذهنی واجب نیست !
آخه این همه لطف و عشق و محبتو چطوری من هضم کنم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان

الان به تنهایی دارم بار تمام این کنکوری هایی که دولتی قبول شدن رو به دوش میکشم
سه ساله بابا اینارو می زنه تو سرم چون آزاد قبول شدم
اینم فک و فامیله ما داریم ؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نوییندگان

از دختر عموم که اندازه یه ماکارونی قد داره پرسیدم : حالت چطوره ؟
گفت : میجی یوجی …
اولش فکر کردم داره چینی ژاپنی حرف میزنه
نگو منظورش این بوده : مرسی ، تو چی !
یعنی این دخترا به روح اعتقاد دارن ؟
فک و فامیل داریم ما !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جواب کنکور اومده
به پسرخاله ام میگم : آفرین مجاز شدی حالا تا کجا میخوای ادامه بدی؟
میگه : تاهروقت که از دانشگاه اخراجم کنن …
اینم فک و فامیله ما داریم ؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مامانم وقتی نماز میخونه با هر الله اکبر بلندی که میگه یه منظور داره
اون موقع من چک میکنم زیر گاز خاموش باشه، کسی در میزنه، چراغ جایی روشن نمونده باشه و…!
یه روز با وجود این که تمام اینا رو چک کرده بودم بازم الله اکبر ادامه داشت
وقتی نمازش تموم شد با عصبانیت گفت : مگه کوری نمی بینی گرممه میگم کولر رو روشن کن !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
صبح سر سحر بابام از سر میز پا شد
یهو می پره با دست نوک دماغمو می گیره،همچین کشید که هنوز درد میاد
می گم : واسه چی اینجوری می کنی؟
می گه : داشتم سر می خوردم خرطوم تو رو گرفتم سر نخورم.
اینم فک و فامیله ما داریم ؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین