مسخره ترین تیکه ای که از یه رمان خوندین؟

صبح با صدای گوشیم از خواب بلند شدم و از نرده پله‌ها سر خوردم اومدم پایین.

آدمی که سر صبح خوابالوئه چجوری میخواد لیز بخوره بیاد پایین؟
من که امتحان کردم، ترکیدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دختره (مثلا کلثوم)دکتره بعد وسط سی پی ار یاد رمان توسکا میوفته که توش یه دکتری یه ضربه به قفسه سینه بیمارش میزنه بعد اون زنده میشه. بعد کلثوم یه مشت به قلب عشقش میزنه عشقشم زنده میشه
سه بار تشنج کردم تا تونستم تا اخر رمانو بخونم:////
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یه دختره نشون شده ی ابلیس بود و چشاش قرمز..خانوادش از ترس اونو میدن به یه زن روستایی وقتی که نوزاد بود..دقت کنید وقتی که نوزاد بود..
بعد که 18سالش شد میگفت تک تک صحنه های نوزادیم از جلو چشام رد شد..ودف؟ ودففففففففففف
پدر هرچی فانتزی و تخیل بود رو دراوردن..●-°
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چهار تا دختر یه شبه میرن دزدی از یه بانک و تو همون شب با چهار پسر اشنا میشن، چند روز بعدش هم عروسی میکنن ? یعنی شانسی که اینا داشتن من الان اگه داشتم زن بردپیت بودم ???
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمانش مثلا ترسناک بود...
جنه با یارو شوخی میکرد بعد طرف بهش میگفت انقد غذا نخور مثل اون سری دل درد میگیری?
به کجا میریم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
همین که از ماشین پیاده شدیم همه‌ی سرها به طرفمون چرخید و چشماشون میخ ما سه تا دختر شد.

اصلا حرفی نمیمونه?
خواننده چطور میخواد این حد از خوشگلی رو تصور کنه؟:facepalm:
یعنی یه بچه مذهبی تو اون دانشگاه کوفتی نبود که همه چشما میخ اینا شد؟:sisi3:
مگه حورین؟?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- نازنینننننن هوی گوسفند چطور پتوری متوری؟

دیالوگ یه بازیگر تو شب تولدش بین اون‌همه مهمون :facepalm: من اصلا درخواست دیدار با نویسنده رو دارم:aiwan_light_dash2:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بیشتر نویسنده ها این نکته هارو توشخصیتاشون میذارن
دختره چشمای ابی موهای مشکلی پرکلاغی پسرهم جاذاب:sisi3: نمیدونم چرا جدیدا علاقه پیداکردن به خوار و خفیف کردن دخترا توی رمان پسره همه چی میگه و اخرش ازدواج میکنن؟؟؟؟این فک نکنم توی دنیای واقعی اتفاق بیوفته بعد اون همه تحقیر چرا ازدواج میکنن اخه:aiwan_light_dash1:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عاقا یه رمان بود پدر و مادر دختره میرن مسافرت دختره برای چندوقتی که پدر و مادرش از مسافرت برگردن میره خونه خاله‌ش بعد تو اون مدت عاشق پسرخاله‌ش میشه و همینطور پسرخاله‌ش عاشق دختره

یه سوالی خیلی ذهنمو مشغول کرده! آیا تاحالا دختر و پسره همو ندیده بودن که تو این مدت کوتاه تازه عاشق هم شدن؟ :sisi3: تقاضای ویدیو چک دارم:aiwan_light_suicide2:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: bahar...
هیچی یارو داشت رد میشد از خیابون بالا شهر همه بوی پیف پیف یه پسره رد میشه با
ادکلن تلخ مارک سوپری سر کوچه، خفه ش میکنه
اونم یه دل نه صد دل عاشق پسره میشه
هیچی بعد هزاران ماجرا مزدوج میشن همین اتفاق سر پسره دختره می افته
بعد هیچی میره خواستگاری دختره
دلیل ازدواجش عطر تلخ دختره بوده دیگه
به بابای دختره میگه اونم میگه من اوکیم چون سر همین مامان
دختره رو گرفتم:|
خب ادکلن و میخوای برو از سوپری بگیر از پیچ بازیا چیه؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین