`°•°` پوکرکننده‌ترین مطالب رمان‌ها `°•°`

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع مـطی
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
به همین برکت سمی تر از دعواهای مادر دختری رمانا وجود ندارد ??
این جمله رد و بدل نشه مهر مادری زیر سوال میره اصن
- چش سفید ورپریده‌ی زشت
( گریه امان نمی‌دهد???)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چرا باید تو بیشتر رمان ها دختره و پسره برن تو پیست رقص توی پارتی باهم برقصن یا دخترع برای اینکه بخواد حرص پسره رو دربیاره بره با یک نفر دیگه برقصه( بیشترم توی رمان های پلیسی)?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
توی همه‌ی رمانا دختره پدرش شرکت داره و مادرش خونه داره ولی علی‌رقم این موضوع که مادره شاغل نیست بازم یه خدمت‌کار به نام (خاتون یا...) وجود داره که از بدو تولد دختره پیشش بوده و همیشه دایه دلسوز تر از مادر هستش که همیشه وقتی دختره می‌خواد بره بیرون می‌گه.
- صبر کن دخترم چیزی نخوردی ظعف می‌کنی.
یا مثلا وقتی دختره خیلی خوشگل می‌کنه(اره جونِ عمه‌اش) همون خدمتکاره می‌گه:
- دخترم بزار برات اسپند دود کنم.
دختره هم هزار قر میاد که نه من اعتقاد ندارمو فلان!

چه خبرتونه؟؟ نه! چهههه خبرتونه؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ولی خدایی اصلا نمیشه تو رمان های عاشقانه شمال نیاد و گیتاری که قراره اون پسره بزنه و خواستگاری و ل*ب دریا
نمیشههههه!!!
نمیشه به جای شمال جاده چالوس بنویسی. یا اصلا برن کویر آیه اومده پسرا حتما تو شمال گیتار بزنن( ولی بازم گیتار زدن پسرا تو شمال میچسبه ل*ب دریا )?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
:sisi3:مثلا چطور ممکنه وقتی از یکی متنفری
ولی بدون هچ اجباری بعش مثبت میدی
فقد برا اینکه رو ماشینش خط بندازی و طرف مقابل رو حرص بدی:|
رمانِ یا تفکرِ فلجِ جهش یافته؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
همیشه‌ی خدا هم وقتی دو نفری میرن خرید
یا یکی ب دخدره نگاه میکنه یا یکی ب پسره
بعد شوعره بازوی زنشو محکم میگیره از مغازه میکشه بیرون
خب خواهرم حجابت؟:/ مثلا اگه نویسنده با تفکرش چشماتو گربه‌ای نکنه شاید مشکل حل شه:|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
:sisi3:اینا دیگه سقف گرونی رو رد کردن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اصلا کل کلیشه ها یه طرف
چشم تیله ای و آبی و سبز و سورمه ای هم یه طرف
قد بلند و مماخ قلمی هم یه طرف
پسر جذاب مغرور و دختر شیطون هم یه طرف
کل این خزبازی ها یه طرف

این علافی و بیکاری شخصیت ها هم یه طرف
آخه توی بیست و چند ساله چطوری هم پولداری هم بیکار:sisi3:
اصلا درک نمیکنم طرف چهل سالشه از صبح تا شب کار میکنه با پیکان که خرج خودشو و خانواده اش رو در بیاره اون وقت اینا کار که نمیکنن از ننه باباشون هم پول نمیگیرن مازراتی و پورشه هم سوارن و اصلااااا هم امکان نداره ویلای خانوداگی و ویلای مخفی از خانواده و یه خونه برای همسر آینده و یه خونه مجردی مخصوص رفقا نداشته باشن:sisi3::sisi3::sisi3:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
? استاد دانشگاه های جوون ابدا پولدار نیسدن...
? اصلا استاد انقد جوون تو دانشگاه های اونقد خفن زیاد پیدا نمیشه...
? در مورد برنامه نویسا رمان ننویسین لطفا... با یه کم تحقیق ابدا خوب در نمیاد، فقط کمدی میشه تهش، تو هالیوود هم اون همه خرج میکنن، بازم طنز میشه، ننویسین...
? به ولله هک کار راحتی نیست? (تو مدرسه عاجیم اینا، هر دخدری به پسری جواب رد میده، پسره ۱۴ ساله هکش میکنه، عکساشو ع گوشیش برمیداره، رمان لایو هستن اصلا)
 
آخرین ویرایش:
مرده ارباب و دختره خون بس شده...
بعدش اینقدر با این دختره بد رفتار میکنن که نگو ولی دختره بار خیره سره و تو دلش قربون صدقه‌ی کسی میره که زجرش میده:/

عاا راستی مادرشوهره هم تو اکثر واقع از این بدش میاد و دوست داره دختر خواهرش رو عروسش بکنه که میفهن زنه بارداره۰-۰
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین