متن | انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
گناه از آن روز پدید نیامد که حوا سیبی چید.
آن روز فضیلت باشکوهی جلوه گر شد که نافرمانی نام دارد!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انسان ممکن است با یک نفر بیست سال زندگی کند
و آن شخص برایش یک غریبه باشد .
می تواند با یک نفر بیست دقیقه وقت بگذراند و تا آخر عمر فراموشش نکند .​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو نمی توانی هم کار کنی و هم در خانه کنار فرزندت باشی. ولی هر دو را می خواهی.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در بعضی موارد حتی به زندان افتادن هم خودش شکلی از مبارزه است. میزان استبداد را با تعداد زندانیان سیاسی می سنجند.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عادت بدترین بیماریه. کاری می کنه که آدم به هر بدبختی و دردی سر خم کنه و بتونه کنار آدم های نفرت انگیز دووم بیاره.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
لحظه ای که اصول و ارزش های خود را کنار بگذاری. مرده ای. فرهنگ تو. و تمدن تو هم مرده است. تمام​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر ادم بخواهد به تمام خطراتی که متوجه ما هستند فکر کند باید اصلا پای خود را از خانه بیرون گذارد .
وقتی هم در خانه ماند باید از جایش تکان نخورد .
چون در انجا هم ممکن است بلایی بر سرش بیاید .
چه بسا کسانی که در حمام برق می گیردشان .
یا اینکه پایشان روی پله ها لیز می خورد و می شکند یا موقع بریدن کالباس انگشتشان را می برند .
اگر بخواهیم به این چیزها فکر کنیم باید از جایمان تکان نخوریم .
همان جا روی اولین پله بنشینیم .
مثل کرم های حشره ای وحشت زده که فقط به یک چیز فکر می کنند : انواع مرگ​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سعی می کنم هیچ وقت کلمه ی دوستت دارم و به کار نبرم و هیچ وقت به خودم نگم این چیزی که قلب و روحم و داغون می کنه عشقه !

نمی دونم تو رو دوست دارم یا نه ! من به تو فقط با حس عاطفه ی زندگی نگاه می کنم . نه با عشق ! هر چی فکر می کنم می بینم پدرت رو هم هیچ وقت دوست نداشتم !​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نوشتن برای تو وقتی ندانی که برایت نوشته ام به چه درد می خورد ؟​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
لحظاتی وجود دارد که من همچون تشنه ای که خواهان آب خنک است. مرگ را آرزو می کنم.
حتی یکبار هم آن را آزمایش کردم. با تپانچه پدرم. تازه از جنگ برگشته بودم.
تپانچه را به شقیقه ام گذاشتم. ماشه را کشیدم. بنگ. اسلحه خالی بود.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین