متن | انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
وقتی تنهائیم دنبال دوست میگردیم، وقتی پیدایش کردیم دنبال عیبهایش میگردیم،
وقتی از دستش دادیم دنبال خاطره هایش میگردیم.
و باز هم تنهائیم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سلامتی رفیقی که پیشمون نیست ولی توی قلبمونه!
به یادمون نیست ولی تو یادمونه!
بی خیالمونه ولی همیشه تو خیالمونه…​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گر اندیشه کنی از راه بینش
به عشق است ایستاده آفرینش
گر از عشق آسمان آزاد بودی
کجا هرگز زمین آباد بودی
چو من بی‌عشق خود را جان ندیدم
دلی بفروختم جانی خریدم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عهد خود با خدای محکم‌دار
دل ز دیگر علاقه بی‌غم دار
چون تو عهد خدای نشکستی
عهده بر من کز این و آن رستی​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هرکه ز آموختن ندارد ننگ
دُر برآرد ز آب و لعل از سنگ
وآنکه دانش نباشدش روزی
ننگ دارد ز دانش‌آموزی
ای بسا تیزطبع کاهل‌کوش
که شد از کاهلی سفال‌فروش
و‌ی بسا کوردل که از تعلیم
گشت قاضی‌القضات هفت اقلیم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کسی کز عشق خالی شد فسرده‌ست
گرش صد جان بود بی‌عشق مُرده‌ست​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو با چندان عنایت‌ها که داری
ضعیفان را کجا ضایع گذاری​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر عشق اوفتد در سینه سنگ
به معشوقی زند در گوهری چنگ
که مغناطیس اگر عاشق نبودی
بدان شوق آهنی را چون ربودی
و گر عشقی نبودی بر گذرگاه
نبودی کهربا جوینده کاه
بسی سنگ و بسی گوهر بجایند
نه آهن را نه کَه را می‌ربایند
طبایع جز کشش کاری ندانند
حکیمان این کشش را عشق خوانند​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسا دولت که آید بر گذرگاه
چو مرد آگه نباشد گم کند راه​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از عمر من آنچه هست بر جای
بستان و به عمر لیلی افزای​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین