قصه‌های خیالی ما | کاربر انجمن کافه نویسندگان

شب چه حکایت قشنگیست

آدم را وادار به فکر کردن به آنهایی می کند که عزیزترند …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mahsoon

شب‌

با جادوی ‌پر رمز و رازش

ستارگان ‌درخشانش

ماه ‌تابانش

‌از راه ‌رسید

تا آرامش‌ و عشق ‌را

هدیه‌ کند

بر جسم و جان …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mahsoon
خواب های من

فقط با شب بخیرهایت رنگی می شود

اگر تو شب بخیر نگویی

مطمئن باش که تا خود صبح

خواب های پریشان با من است…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mahsoon
چشم هایم

شب هایم

زندگیم

همه و همه مال تو

فقط تو مال من باش

برایم کافیست…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mahsoon
در

نبودت

من که هیچ

اما بدان در آسمان

شب شکست

و کوکب و مهتاب هم آواره گشت…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mahsoon
شبت غزل غزل ستاره…

خدا تو خوابت سبد سبد خنده بزاره…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mahsoon
چرا هیچکس شبیه حرف هاش نیست ؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mahsoon

مرد که گریه نمی کنه

فقط وقتی دلش میگیره چشماش تار می بینه …

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mahsoon

آدم موندن کار سختیه !

خدا قوت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mahsoon
وقتی دیگه نمی تونن ازت استفاده کنن میگن عوض شدی …!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mahsoon
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین