پدرم داشت با تلفن صحبت میکرد
صدا تلویزیون زیاد بود. یهویی قاطی کرد گفت:
- صدای این بی صاحاب رو کم کن ببینم این بی پدر چی میگه
بعدش با جمله:
"بزرگوار داشتین میفرمودین" ادامه داد
یه خواهرزاده دارم ۵ سالشه
هروقت میره از سوپری خرید میکنه، میاد میگه بقیه پولو گم کردم
آینده روشنی داره احتمالا در آینده یکی از مــسوولین رده بالای کـشور میشه
تو آسانسور بودم
یه خانمی سوار شد، گفت:
- چطوری؟
منم گفتم:
+ الحمدالله
طرف دست زد به هندزفریش، یعنی دارم با موبایل صحبت میکنم
منم تسبیح رو از جیبم در آوردم و ادامه دادم:
+ الحمدالله،الحمدالله....