دورهمی نگارنده‌های انجمن | هفته اول: پیرنگ، بودن یا نبودن!

دقیقا
رولد دال برای هر داستان میرفت تو کلبه اشو مینوشت، وقتی کارش تموم میشد برمیگشت
آنلاین نویسی، مجله نویسی یا هر چی که زمان لازم داره، به نظرم میتونه حتی روی پایان هر پارت هر تاثیر بذاره
مثلا همینی که گفتی، پارت نویسی؛ انسجام این پارت با پارت قبلی نباید متفاوت باشه ولی اغلب متفاوته!
من کاملا زمانی که پی دی اف میخونم میتونم متوجه بشم که این قسمت از متن رفته پارت بعدی.
خب یکی از مزیت های آفلاین موشتن اینه که داستانت چه بخوای چه نخوای یک دست از آب درمیاد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قطعا حضور من که چوب استادی دستمه ?

آره دقیقا.
و دقیقا مثلا راجع به فیلم ها / داستان های ایرانی وقتی نقد زیادی وارد میکنن، به خاطر پلات ناقصشونه. داستان رو درست شرح نمیدن، نقطه اوج داستان رو گنگ میکنن و نهایتا توی بدترین نقطه داستان رو تموم میکنن.
دقیقا
اصغر فرهادی که اومد این کلیشه پایان باز رو وارد سینما کرد????‍♀️
اثرات این انقلاب مضحک تو آثار هنری ایران چه ادبی و چه بصری بطور مشهودی مارو از عرصه فوق العاده بودن زیر کشید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مثلا همینی که گفتی، پارت نویسی؛ انسجام این پارت با پارت قبلی نباید متفاوت باشه ولی اغلب متفاوته!
من کاملا زمانی که پی دی اف میخونم میتونم متوجه بشم که این قسمت از متن رفته پارت بعدی.
خب یکی از مزیت های آفلاین موشتن اینه که داستانت چه بخوای چه نخوای یک دست از آب درمیاد.
برای همین بنظدم توی آنلاین نویسی پیرنگ خیلی مهمه
یه پیرنگ خیلی ریز
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دقیقا
اصغر فرهادی که اومد این کلیشه پایان باز رو وارد سینما کرد????‍♀️
اثرات این انقلاب مضحک تو آثار هنری ایران چه ادبی و چه بصری بطور مشهودی مارو از عرصه فوق العاده بودن زیر کشید.
من متوجه این نقد شدید به فیلمای اصغر فرهادی نمیشم اصلا ?
بنظر من فیلماش اکثرا کاملن و نقصی هم اگه باشه توی پایانش نیست. مثال میزنم فیلم جدایی نادر از سیمین رو؛ این فیلم کامله. دیگه واقعا نهایت جزئیات اهمیتی نداره وقتی خود داستان به پایان رسیده. اصل داستان که جدا شدن این زن و شوهر بود، تمام شد. دیگه مهم نیست دختره میره با باباش یا مامانش. یا فیلم فروشنده هم. فیلم آخری اصغر فرهادی که اسمش یادم نمیاد، همینطور ~
احساس میکنم میخوان سعی کنن الگو بگیرن از اون روش ولی نمیتونن و اینه که دارن پسرفت میکنن.
از طرفی، ما توی نقطهء فوق العاده ای قرار نداشتیم هیچوقت؛ فیلمسازی ایران همیشه از صنایع فیلمسازی سایر کشورها چندین سال عقب بوده. چیزهایی که در امریکا دههء 80 بهشون میرسیدن رو الآن فیلمسازی ما داره بهش میرسه و فکر میکنم این مسئله قابل قیاس نیست چون کاملا داریم می بینم سکانس ها، دیالوگ ها و حتی سرآغاز و پایان ها هم به فیلم های اونور آبی شباهت داره.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من متوجه این نقد شدید به فیلمای اصغر فرهادی نمیشم اصلا ?
بنظر من فیلماش اکثرا کاملن و نقصی هم اگه باشه توی پایانش نیست. مثال میزنم فیلم جدایی نادر از سیمین رو؛ این فیلم کامله. دیگه واقعا نهایت جزئیات اهمیتی نداره وقتی خود داستان به پایان رسیده. اصل داستان که جدا شدن این زن و شوهر بود، تمام شد. دیگه مهم نیست دختره میره با باباش یا مامانش. یا فیلم فروشنده هم. فیلم آخری اصغر فرهادی که اسمش یادم نمیاد، همینطور ~
احساس میکنم میخوان سعی کنن الگو بگیرن از اون روش ولی نمیتونن و اینه که دارن پسرفت میکنن.
از طرفی، ما توی نقطهء فوق العاده ای قرار نداشتیم هیچوقت؛ فیلمسازی ایران همیشه از صنایع فیلمسازی سایر کشورها چندین سال عقب بوده. چیزهایی که در امریکا دههء 80 بهشون میرسیدن رو الآن فیلمسازی ما داره بهش میرسه و فکر میکنم این مسئله قابل قیاس نیست چون کاملا داریم می بینم سکانس ها، دیالوگ ها و حتی سرآغاز و پایان ها هم به فیلم های اونور آبی شباهت داره.
بیا بحث فیلمای فرهادی رو بذاریم برا یه جا دیگه چون حرف خیلی هست?
منم همون الگو برداری غلط رو منظورمه
فیلم یه بخش بصری داره و یه بخش ادبی من اون بخش ادبی رو منظورمه، ما قبلا توی مسئله نگارش داستان خیلی بهتر از الان بودیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یه رمان باید ارزش داشته باشه و پیرنگ میتونه بهش ارزش بده
مارگارت میچل موقع نوشتن برباد رفته آخرین فصلی که نوشت فصل اول بود
هر فصل رو جدا میذاشت توی پوشه و بعد میرفت سر فصل بعدی
این نشونه ی یه پیرنگ قویه
پیرنگ قوی نیاز به مطالعه، بررسی همه جانبه و نقد شدید به نوشته داره
بنظرم خود نوشتن آسونه پیرنگ سازیه که سخت میکنه کار رو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یه رمان باید ارزش داشته باشه و پیرنگ میتونه بهش ارزش بده
مارگارت میچل موقع نوشت برباد رفته آخرین فصلی که نوشت فصل اول بود
هر فصل رو جدا میذاشت توی پوشه و بعد میرفت سر فصل بعدی
این نشونه ی یه پیرنگ قویه
پیرنگ قدی نیاز به مطالعه، بررسی همه جانبه و نقد شدید به نوشته داره
بنظرم خود نوشتن آسونه پیرنگ سازیه که سخت میکنه کار رو
من یه رمان دارم که برای قوی کردن پیرنگش تا حالا چهاربار از اول نوشتمش و به نظرم هنوزم لازم داره وارد بازنویسی پنجم بشه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به نظرم پیرنگ مهمه ولی نوشتن یه پیرنگ خوب خیلی بیشتر از نوشتن خود رمان زمان‌بر و سخت تره بخاطر همین اغلب نویسنده‌ها از جمله خودم نوشتن بدون پیرنگ رو پیش میگیرن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به نظرم پیرنگ مهمه ولی نوشتن یه پیرنگ خوب خیلی بیشتر از نوشتن خود رمان زمان‌بر و سخت تره بخاطر همین اغلب نویسنده‌ها از جمله خودم نوشتن بدون پیرنگ رو پیش میگیرن
دقیقا
همین تفاوت یه اثر شاخص رو با یه اثر خوب و متوسط مشخص میکنه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دقیقا
همین تفاوت یه اثر شاخص رو با یه اثر خوب و متوسط مشخص میکنه
دقیقا موافقم
بیشتر آثار بزرگ ادبیات ایران و حتی جهان پیرنگ قوی دارند چه بسا نویسنده ای ایده و قلم عالی داشته ولی بخاطر پیرنگ ضعیف اثرش سطح پایینی پیدا کرده
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین