آموزش نویسندگی بنویس=)

[TELMA]

145- تا شخصیت کاری انجام نده، خواننده باورش نمی‌کنه.?

?•• شما می‌تونین شخصیتی دانشمند تو داستانتون داشته باشین.
?•• این شخصیت می‌تونه روپوش بذاره، عینک بزنه، ریش بزی بذاره، و درست شبیه دانشمندا بشه.
?•• اما تا وقتی که درباره‌ی علم حرف نزنه یا کاری علمی انجام نده، خواننده باورش نمی‌کنه.

بنویس

 

[TELMA]

146- شخصیت‌هاتون منحصر به فرد باشن.?

?|• شیوه حرف زدن، لباس پوشیدن، رفتار کردن و... مختص خودشون داشته باشن.
?|• ترجیحا شخصیت‌های اصلی لوس و بی‌مزه نباشن و با هر چیزی کرکر نخندن، با این جور شخصیت‌ها خواننده خیلی همراه نمی‌شه.

مثال: توی کتاب «شاه‌دزد» یه شخصیت از روی روش راه رفتنش تشخیص داده شد.

بنویس

 

[TELMA]

147- برای توصیف وصف‌نشدنی‌ها زحمت نکشین.?

?•• شما می‌تونین یه ساعت حرف بزنین که مزه‌ی غذا رو توصیف کنین، اما تا طرف غذا رو نچشه نمی‌فهمه چه مزه‌ست.

?•• اگه به‌جای ده جمله در وصف یه روز سرد، یه جمله بنویسین که تاثیر داشته باشه بهتره.



بنویس

 

[TELMA]

148- متناسب با موقعیت از فعل‌های مناسب استفاده کنین.?

مثلا داستان سه بچه خوک رو یادتونه؟ دو متن زیر رو که مربوط به این داستان هستن، مقایسه کنین.

گرگ در زد: «خوک کوچولو، خونه‌ای؟» بچه خوک از ترس، عطسه کرد. گرگ صدایش را شنید و با تمام قدرت در را فشار داد و در از جا کنده شد.

گرگ به در کوبید و گفت: «آهای خوک، بذار بیام تو.» خوک از ترس عطسه کرد. گرگ عصبانی شد. در را محکم هل داد. در متلاشی شد. خوک را دید که کنار دیوار می‌لرزید.

?•• توی متن دوم، از کلماتی مثل «متلاشی شد» و «لرزید» و «عصبانی» استفاده شده که خیلی بیشتر از «شنید» و «فشار داد» تاثیر دارن.
?•• با توجه به موقعیت از کلمات استفاده کنین.

بنویس

 

[TELMA]

149- تا جایی که می‌تونین شخصیت بچه تو داستان نسازید.?

?•• بچه‌ها، عمیق، سطحی، کودن، تندخو، شلوغ، عبوس، جیغ‌جیغو، نفرت‌انگیز، کینه‌ای، دوست‌داشتنی، دقیق، خسیس، دست‌ودل‌باز، حسود، با محبت، گاهی مایه‌ی عذاب و گاهی مایه‌ی نعمت هستن!
?•• شخصیت پردازی بچه خیلی سخته، چون خیلی دمدمی‌مزاج و همواره در حال تغییر هستن.

?•• اگه حتما باید شخصیت بچه تو داستانتون باشه، یه آدم واقعی رو الگو نگیرین.
?•• کتاب «اتاق» اثر اما داناهیو نمونه‌ی خوبیه. در این کتاب، راوی بچه‌ای پنج ساله‌ست!

بنویس

 

[TELMA]

150- مقایسه‌ای کوتاه بین فیلم و داستان.??

?•• توی فیلم، خیلی راحت با استفاده از موسیقی زمینه می‌شه نشون داد چه اتفاقی قراره بیفته. وقتی یهویی موسیقی ترسناک می‌شه، بیننده می‌فهمه قراره اتفاق بدی بیفته.
?•• اما توی داستان همچین امکاناتی نیست.

?•• شما نمی‌تونین آهنگ ترسناک پخش کنین که نشون بدین یه نفر قراره با چکش بکوبه تو کله‌ی شخصیت اصلی.
?•• برای همینه که باید آماده‌سازی کنین. مثلا شخصیت جای پا ببینه، سایه ببینه و بعد یکی بکوبه تو سرش!

بنویس

 

[TELMA]

151- بدونین که کی باید از پیش‌آگاه‌سازی استفاده کرد.?

?•• از پیش‌آگاه‌سازی صریح برای پیش‌بینیِ اتفاقی که در همون قسمت داستان می‌افته، استفاده نکنین.
?•• این‌جوری قبل از اینکه نویسنده فصل رو تموم کنه، اون فصل عملا برای خواننده تموم شده.

مثال:
بچه‌ها می‌دویدند. نمی‌دانستند پنج سرخپوست خشمگین آن‌ها را تعقیب می‌کنند.
خواننده رو از بی‌قراریِ اینجور صحنه‌ها محروم نکنین.

بنویس

 

[TELMA]

152- داستانتون رو با بقیه داستان‌ها توجیه نکنین!?

?| ممکنه موقع ویرایش داستانتون با خودتون بگین: «فلان کتاب از داستان من ضعیف‌تره و پرفروش شده.»
?| و این جوری خودتون رو قانع کنین که ایرادهای داستانتون رو درست نکنین.
?| اولا که کتاب‌های دیگه مرجع و کاملا بی‌نقص نیستن و دوما این‌ها بهانه‌ست!
?| پس داستانتون رو با کتاب‌های چاپی قضاوت نکنین.
?| چون هدف اکثر ناشرها تجارته نه هنر، و به نکات ادبی داستان خیلی توجه نمی‌کنن.

بنویس

 

[TELMA]

153- اگه دارین از کسی داستان‌نویسی یاد می‌گیرین اون باید چه جوری باشه؟?

?|• مغرور نباشه. شما قراره یاد بگیرین، نه مطیع یه حکم‌فرما باشین.
?|• نوشته‌تون رو بر اساس سلیقه خودش نقد نکنه و به نفع خودش پیشنهاد نده.
?|• مسخره، تحقیر و دلسرد نکنه و خیلی چاپلوسی نکنه.
?|• چیزهای به‌دردبخور یاد بده که یاد گرفتن‌شون نیاز به معلم داره.
?|• تجربه و تحصیلات داشته باشه.

بنویس

 

[TELMA]

154- از کلمه‌های اضافه استفاده نکنین.

?وقتی می‌نویسین «به عبارت دیگر» واقعا جمله رو با عبارات دیگه بیان کنین.
مثال:
ماشین داغان شد و به عبارت دیگر، کلا له و لورده شد.

?وقتی فعل مال زمان حاله، دیگه نمی‌خواد زمان رو بنویسین.
مثال:
در حال حاضر احساس افسردگی می‌کنم.

بنویس