[ دلـنـوشـتـه های بــآرانـی ]

بعضی از آدمها باران را احساس میکنند
بقیه فقط خیس می‌شوند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من از میان تمام روزها
منتظر روزی بودم که
باران با آهنگ صدای تو
نام کوچک مرا
در گوشِ کوچه
فریاد کند
ولی افسوس
هر بار بارانی آمد
جز صدای پای رهگذران
هیچ نشنیدم…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گفته بـودی عاشق
بـاران پاییزی شدی
وای مـن دارم بـه باران
هـم حسودی میکنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هواى پاییز مرا از همیشه
براى بودنت دلتنگ‌ تر میکند…
انگار تمام درختان این شهر
مرا با تو مى خوانند
برگهاى خشک شده،
قدمهاى مرا تنها کنار تو میخواهد،
بارانِ پاییز چتر نمیخواهد،
دستان تو را کنارم میخواهد
و شبهاى طولانى اش،
هر ثانیه تو را طلب میکند…
مگر به کجا این چنین دور رفته اى
که حتى هواى پاییز هم براى برگشتنت واسطه نمیشود؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باران میبارد به حرمت کداممان نمیدانم
من همین قدر میدانم باران صدای پای اجابت است
خدا با همه جبروتش دارد ناز میخرد
نیاز کن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دوسـتــت دارم

بــه نجـابــتِ بــاران . . .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می دانم که می مانی!

پس لااقل بـاران را بهـانـه کن؛

دارد بـاران می آید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زیر چتر مهربانیتــــــــــــــــ پناهم میدهی؟

بارانیمــــــــــــــــــ ــــ امشب...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نه سرما اثر کردنی ست

و نه باران خیس کردنی …

اگر “ تـــــــــو ” با من قدم بزنی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بـــاران همـه چیـــز را خواهـد شـُســت

جــــــز خاطــــــــــــره ها را...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین