به کافه نویسندگان خوش آمدید

با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید

❤ بــه عـشقـت بـگـو ...❤

بـہ سـاבگـے یکــ لبخـنــב
رهـایمـ کــرב
"او" رفـتـــ
و مــنـــ عـاشـقـانــہ هـاے
بـے مخـاطبـمـ را بـہ حـراجــ گـذاشـتـــہ ام
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو نهایت آرامش منی
دستانت تجسم عشق و نوازش اند
نگاهم که میکنی
لبخند که میزنی
از سقف سرد شب ،
روشنی می چکد..آری
تو نهایت آرامش منی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چشمانم به نگاهت حسودی می کنند
و نگاه مشتاق و تشنه تو
به دستان گریزان من
ناگسستنی است
چقدر خستگی ناپذیرست
آشوب نگاه تو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حــــــــــالــــ کــــــــهـ در کــنــــــارمـــ هــســـتـــیـــ
حـــســـ مـــیـــ کـــنـــمـــ بـــودنــمـــــــــــ را
هیچــــــــــ چیز .......
معجزه دست هایـــــــــــ تـــــــ♥ـــــــو نمی شود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مهم نیست چقدر طول بکشد
عشق واقعی
همیشه ارزش انتظار را دارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تـو دلیل لبخندهای مـن هستی

اگر مـن هم دلیل لبخندهای تـو هستم

پس هرگز از خندیدن دست بر ندار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این دوستت دارم
گفتنت
مثل موفق باشید
آخر امتحان
دیفرانسیل و انتگرال
است
یا حرف دکترا
که می‌گویند چیزی نیست خوب می شوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می خواستم بگویم

چـه اندازه دوستت دارم

اما برای بیانش

واژه‌هاي مناسبی پیدا نمی کنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گوش کن به صدای تپشهای قلبت،
صدا کن اسم او را که دوستش داری
صدا کردی اسمم را ، سرت را بر روی سینه ام گذاشتی و فریاد عشق را شنیدی
صدایی که از قلب من بود ، همان فریاد تو بود ، فریاد زدم دوستت دارم
آنچه در قلب تو بود ، احساس من بود
عزیزم گفتن این احساس بهانه ی من بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو نهایتِ عشقی
نهایتِ دوست داشتن
و در لابلای این بی نهایت ها
چقدر خوشبختم
که تو سهم قلب منی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
بالا