مضمحل

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع bahar...
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
دریا با این همه آب
رودخانه با این همه آب
تنگ بلور حتی با این همه آب
رخصت نمی‌دهد این همه آب
تا بنگریم که ماهی‌ها چگونه می‌گریند.


"بیژن نجدی"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شنا می‌کنم
از این سو به آن سو
زیرآبی می‌روم
تا آن جا که نفس دارم
انگشتانم را به کف استخر می‌کشم
ناگهان
یادت
چون کوسه‌ای به سمتم برمی‌گردد.


"سارا محمدی اردهالی"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این همیشه‌ها و بیشه‌ها
این همه بهار و این همه بهشت
این همه بلوغ باغ و بذر و کشت
در نگاه من،
پر نمی‌کنند
جای خالی تو را...


"محمدرضا شفیعی کدکنی"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رویای کدام بهار را
بی‌من
در آینه خندیدی
که من این همه پاییزم...


"پوریا اشتری"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاش یک بار هم
ما شکوفه می‌دادیم!
ما که این‌ همه
هرس شده‌ایم...


"معین دهاز"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چه فرقی می‌کند
من عاشق تو باشم
یا تو عاشق من؟!
چه فرقی می‌کند
رنگین کمان
از کدام سمت آسمان آغاز می‌شود؟!


"گروس عبدالملکیان"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جدا افتادن از ساحل برای موج ممکن نیست
که دلتنگی دلیل بازگشتن‌های صدباره‌ست


"محمد عزیزی"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
همه
از کنارم گذشتند
به جز تو
که از درونم گذشتی!


"جبران خلیل جبران"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حسی که گفتم
شاید با کمی قدم زدن،
بگذرد؛
مرا وسط خیابان به گریه انداخت...


"ناظم حکمت"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مادر
پسرت بیماری باشکوهی دارد
قلبش آتش گرفته است...


"ولادیمیر مایاکوفسکی"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین