دلنوشته ♥ دلـنوشـتـــه هــای ميلاد تهـرانــی ♥

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع مـطی
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
عشق اگر وجود داشته باشد

اولويت اول زندگی آدم می شود

پس...

نگو عاشقمی

وقتی به فکر همه هستی

جز من
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تــابستــان که می شود ،

دلـــم شـــور می زند !

نکند طعم گیـــلاس هــای بــازار ...
...
مــن را از خــاطرت ببـــرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دهان که به سخن باز کردی

بوی رفتن را احساس کردم !

و من چه کودکانه فکر می کردم
...
با آدامس نعنایی...

می شود سرنوشت را تغییر داد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
فــرقی نمـی کند که

شعــر هایم را روی کاغد بنویسم

یا روی ماسه های دریــا

...

یا حتــی روی شیشه ی بخــار گرفته ی پنجـره !

ایــن شکوه عشق توست که به نوشته هایــم ،

اعتبــار می بخشــد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به همديگر مي رسيم

حتي اگر

ديوار چين بين دست هايمان باشد ...

کجي از خاطرات برج پيزا محو خواهد شد،

هر کجا که

داربست هايمان باشد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نگــرانت هستـــم عشــق من

ایـن دیگـــر دست خــودم نیست !

فصــل شیرینـــی لحظــه هاست اما،
...
من همچنــان

تابستــان که می شــود ...


دلــم شــــور می زند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حــد و مرزها را مداد ها کشیده اند !

و من روزی تمامشان را زیر پــا خواهم گذاشت.

گویی انسان ها فراموش کرده اند
...
که مداد ،

ساخته دست خودشان بوده است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو را دوست خواهم داشت

آن چنان که خود را

حتی اگر...

تمام عشاق را دیوانه بخوانی

و عشق را قصه ای بی انجام

من ...

تو را دوست خواهم داشت

بیشتر از آن چه؛ خود را
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
درست یک روز است که

یکدیگــر را تــرک کرده ایــم !

امــا بی تــو لحظه ها آنقــدر دیــر می گذرند
...
که می خــواهــم فـــردا ...

ســـالگـــرد جـــداییمان را به سوگ بنشـــینــم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عــزیز دلــم ،

تـو هم ایــن قلـب را

به زنجیــر بکش ، بســـوزان و ویــران کن !
...
مــن و اجــدادم

از زمــان حمــله ی مغــول ها تــا به امــروز ...

به این جــور چیــز ها عادت کـرده ایــم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین