چمدانم را گوشه اتاق مي گذارم.
تو را گوشه قلبم،
اشك را گوشه چشمم.
اميد را در گاوصندوق گذاشته ام.
مراقبش باش!
دلم روي گاز است ...
بوي سوختني مي آيد !
هود را روشن كن.
برايت دعا ميكنم.
هر بار كه پرنده اي مي بينم،
هر بار كه مردم بي تفاوت از كنارم مي گذرند و
هر بار كه نفس مي كشم، برايت دعا مي كنم،
تا به آنچه مي خواهي برسي.