طنز مطالب طنز و سرگرم کننده

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع افـــرا
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • برچسب‌ها برچسب‌ها
    #طنز
❤با یاد اون بالایی❤
این‌قدر بدم میاد از اونایی که از سادگی و صداقت بچگانمون سو استفاده می‌کردن و حرف می‌کشیدن ازمون!

الان که بزرگ شدم می‌فهمم چه مسائل سری‌هایی رو لو دادم!!!
 
آخرین ویرایش:
تو این فیلم خارجیا که نشون میده مادر و پدرا دعوا می‌کنن.. یه دفعه بچه میگه: مامان و بابا بس کنید من خستم، آنقدر بحث نکنید..
بعد پدر و مادرا شرمنده می‌شن و دیگه دعوا نمی‌کنن...
خواستم بگم اینا همش دروغه من اینکارو کردم... اون وسط یه کتکی هم از دوتاشون خوردم که تا یه هفته به دیوار سلام می‌دادم!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یکی از تفریحات روزانه‌ام اینکه که تو اتوبوس یا مترو یهو از جام بلند می‌شم... ملت که هجوم میارن رو صندلی خالی... از جیبم موبایلم و در میارم و دوباره می‌شینم:(
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دیروز رفتم عابر بانک پول بگیرم، دکمه دریافت و که زدم عکس یه قبر روی صفحه نمایان شد... امروز رفتم به رئیس بانک گفتم: آخه این چه وضعشه؟ عکس قبر میار رو عابر بانک... میگه: منظور عابربانک این‌که وقتی پول تو حسابت نیس از سر قبرم بیارم!؟
عابر بانکا چه بی اعصاب شدن...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رفیقم رفته دست‌شویی... یهو داد زد... گفتم چی شد!؟ گفت: مسواکم افتاد تو اون سوراخه.. خونسرد گفتم: خونسرد باش بابا فکر کردم چی شده! دیدم خیلی خونسرد اومد مسواکشو شست.. گذاش دهنش..
-- نمی‌دونستم انقدر حرفام تاثیرگذاره...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آقا تا دیروز فک می‌کردم میرم سرویس ۴۰ نفر به گوشیم زنگ میزنن... دیروز رفتم یه توالت عمومی یه لحظه فکر کردم اومدم مخابرات
یکیشون که فکر کنم تو سرویس چندتا معامله انجام داد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کیش و مات چیست؟!
شما به زنت میگی یه زنی رو دیدم دقیقا شبیه تو بود! بعد زنت میگه: خوشگل بود؟
این‌جاس که ن میتونی بگی آره ن میتونی بگی نه!
یعنی کیش و مات؛
هر کدوم و بگی فاتحت خوندست:)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خواستم بحث خواستگارمو پیش بکشم.. به مامانم گفتم: بزرگ‌ترین آرزوت چیه؟! میگه گوشیت بسوزه.. قبلا آرزو می‌کرد عروس شم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تا قبل از عقد اسمشون پارمیدا بوده.. بعد وقتی دارنقند می‌سابن رو سرشون و خطبه خونده میشه، یهو میبینی عاقد میگه:
دوشیزه "خدیجه قره قوزلوی اشکلون تپه اصل" آیا من وکیلم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یکی از مزیای پسر بودن این‌که هرچقدر دلت خواست میتونی گریه کنی آخرش دستتو محکم بمالی چشمت، هیچی نمیشه! نه ریملت پخش میشه نه سایه‌ات بهم می‌ریزه...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین